جغرافیا
وحید کیانی؛ جواد میکانیکی؛ امین فنودی
چکیده
پیشرفت و توسعه، حاصل یک نگرش خاص به عالم است و بدون ایجاد این نگرش خاص، پیشرفت و ترقی ممکن نیست و این نگرش خاص بیانگر لزوم وجود یک « فرهنگ مناسب» برای توسعه است . بی توجهی و کم توجهی به آن تمام برنامه های توسعه را با ناکامی مواجه خواهد ساخت. از این رو ، مهمترین هدف پژوهش حاضر عبارت است از شناخت، ارزیابی و سنجش مولفه ها و خصیصه های ...
بیشتر
پیشرفت و توسعه، حاصل یک نگرش خاص به عالم است و بدون ایجاد این نگرش خاص، پیشرفت و ترقی ممکن نیست و این نگرش خاص بیانگر لزوم وجود یک « فرهنگ مناسب» برای توسعه است . بی توجهی و کم توجهی به آن تمام برنامه های توسعه را با ناکامی مواجه خواهد ساخت. از این رو ، مهمترین هدف پژوهش حاضر عبارت است از شناخت، ارزیابی و سنجش مولفه ها و خصیصه های فرهنگی موثر در توسعه خراسان جنوبی که در فرایند توسعه به آن توجه نشده است. پژوهش بر مبنای هدف،از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش،از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات روش های اسنادی،کتابخانه ای و پیمایشی و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات وداده ها از نرم افزارspss و آزمون های آماری استفاده شد.در این راستا 240 پرسشنامه بین افراد و نخبگان استان خراسان جنوبی توزیع شده است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهم ترین خصیصه های فرهنگی موافق توسعه در استان به ترتیب اولویت عبارتند از: سابقه تعلیم و تربیت و آموزش در عرصه فرهنگ عمومی، روحیه مسامحه و مدارا، مسئولیت پذیری بالای مردم، روحیه جمعی، تعهد و وجدان کاری، رعایت حقوق شهروندی، ولایت مداری، و مهم ترین خصیصه هایی که به عنوان مانع در برابر توسعه عمل می کنند به ترتیب اولویت عبارتند از: تعصبات مکانی مردم، علاقه مردم به مدیران غیر بومی، محافظه کار بودن، قناعت پیشگی، بومی گرایی، روحیه قانون گریز بودن، نداشتن دانش و آگاهی سیاسی مردم. درپایان برای بررسی سطح بهره برداری خصیصه های فرهنگی در راستای توسعه استان از آزمون t تک گروهی استفاده گردید و این نتیجه استنباط شد که سطح بهره برداری از خصیصه های فرهنگی در استان خراسان جنوبی در راستای توسعه در سطح متوسط است و در سطح بالا و مطلوب نیست.
برنامه ریزی روستایی
جواد میکانیکی؛ رضا دری
چکیده
نواحی روستایی با شروع روند رشد یکنواخت جمعیت در آغاز قرن نوزدهم و تشدید شهرنشینی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بخش عمدهای از جمعیت خود را به نفع شهرهای کوچک و بزرگ از دست دادهاند. کاهش حس تعلق مکانی بهعنوان یکی از علل آن بهصورت مشکل و مسئلهای تازه برای انسان مطرح شده است که شناخت بیشتر آن به پژوهشگران و برنامهریزان ...
بیشتر
نواحی روستایی با شروع روند رشد یکنواخت جمعیت در آغاز قرن نوزدهم و تشدید شهرنشینی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بخش عمدهای از جمعیت خود را به نفع شهرهای کوچک و بزرگ از دست دادهاند. کاهش حس تعلق مکانی بهعنوان یکی از علل آن بهصورت مشکل و مسئلهای تازه برای انسان مطرح شده است که شناخت بیشتر آن به پژوهشگران و برنامهریزان در حل چالشهای پیشِرو یاری میرساند. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر مؤلفههای اجتماعی و کالبدی مؤثر بر احساس تعلق مکانی بر پایداری جمعیتی سکونتگاههای روستایی مرزی شهرستان سربیشه است. این پژوهش بر مبنای ماهیت از نوع توصیفیـ تحلیلی با رویکرد پیمایشی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. مبانی نظری و اطلاعات مرتبط با پیشینه پژوهش بهروش کتابخانهای تدوین شد و در مرحله بعد، جمعآوری اطلاعات محیطی بهصورت پیمایشی و تکمیل پرسشنامه محققساخته از خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مرزی شهرستان سربیشه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 29 روستای مرزی شهرستان سربیشه و مشتمل بر 1394 خانوار است. روش نمونهگیری در سطح خانوار از نوع احتمالی و تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 253 خانوار است. در تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از عملیات پیمایشی، از آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضرایب تغییرات) و برای آزمون فرضیات از آمار استنباطی شامل (آزمون دوجملهای) استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد مؤلفههای اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی بر احساس تعلق مکانی در حد زیادی تأثیرگذار است؛ همچنین مؤلفه کالبدی که بر تعلق مکانی خانوارهای روستایی تأثیر اندکی در پایداری جمعیتی و ماندگاری روستاییان در سکونتگاههای مرزی محدوده مورد مطالعه داشته است.
جواد میکانیکی؛ زهرا شیرزور علی آبادی؛ فاطمه قاسمی
چکیده
زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینهها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعالتری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا میکنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیانهای ...
بیشتر
زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینهها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعالتری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا میکنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیانهای محیطی میباشند و با چالشهای اقتصادی و شغلی روبهرو هستند، بهمنظور جلوگیری از مهاجرت روستاییان و آسیبپذیری زنان و مقابله با شرایط اقتصادی فعلی، باید به سمت توانمندکردن مردم، بویژه زنان از طریق کسبوکار خانگی گام برداشت. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کسبوکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان درمیان میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش پیمایشی است. ابزار جمعآوری دادهها براساس پرسشنامه محققساخته است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای کسبوکار خانگی برابر با 89 نفر در بخش مرکزی شهرستان درمیان است. محاسبات آماری دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده و جهت ارزیابی تعامل بین متغیرها، از معادلات ساختاری استفاده شدهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین کسبوکار خانگی با توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و بین نوع کسبوکار با توانمندسازی اجتماعی، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ ولی بین نوع کسبوکارخانگی با توانمندسازی اقتصادی رابطه مثبتی وجود ندارد که با توجه به تحقیقات میدانی میتوان دلایل آن را خریداری بعضی از محصولات کسبوکارهای خانگی توسط افراد و سازمانها به قیمت خیلی پایین، اشباع یک نوع کسبوکار در بعضی از روستاها، عدم همکاری با بیمه برای مقابله با بحرانها و حوادث، عدم تجربه و آموزش نداشتن مشتری زیاد دائمی برای برخی از کسبوکارها دانست.
جواد میکانیکی؛ الهه داودیان؛ مفید شاطری
دوره 12، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 133-157
چکیده
یکی از مهم ترین نیازهای توسعه روستایی، مسکن روستایی است که در سال های اخیر سیاست های بهسازی و نوسازی مسکن برای بهبود وضعیت مساکن روستایی اجرا شده است. در تحقیق حاضر، به بررسی نقش اعتبارات بهسازی مسکن در بهبود کیفیت زندگی روستاییان در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پرداخته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی، روش گردآوری ...
بیشتر
یکی از مهم ترین نیازهای توسعه روستایی، مسکن روستایی است که در سال های اخیر سیاست های بهسازی و نوسازی مسکن برای بهبود وضعیت مساکن روستایی اجرا شده است. در تحقیق حاضر، به بررسی نقش اعتبارات بهسازی مسکن در بهبود کیفیت زندگی روستاییان در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پرداخته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون دوجمله ای) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان تایباد که بین سال های 1384 تا 1389 اعتبارات بهسازی مسکن را دریافت کرده اند که شامل 5076 خانوار می باشد. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه ها، 180 خانوار محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد اعتبارات دریافتی بیشترین تأثیر را در شاخص های بعد کالبدی و کمترین تأثیر را در شاخص های بعد اجتماعی داشته است. به عبارتی طبق آمار به دست آمده از میانگین نظرات افراد، در بعد اجتماعی گویه های دسترسی آسان به مراکز خرید در روستا، دسترسی بهتر به مراکز آموزشی، دسترسی بهتر به حمل و نقل عمومی راحت تر و دسترسی بهتر به مراکز درمانی و بهداشتی، کمترین میزان رضایت را توسط ساکنان داشته اند. از این رو، می توان گفت با ارائه نقشه و طرح های مناسب با موقعیت روستاها از طریق بخشداری و مکان یابی مناسب مساکن جدید در نزدیکی مراکز آموزشی، درمانی و بهداشتی، دسترسی ساکنان را به این مراکز آسان تر نمود و رضایت آنان را جلب کرد.
قاسم اکبری؛ عمران راستی؛ جواد میکانیکی
دوره 11، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 23-47
چکیده
موضوع طراحی و گزینش یک نظام انتخاباتی مطلوب و کارآمد همواره از دغدغه ها و مباحث مهم در میان صاحب نظران عرصه جغرافیای انتخابات و مسؤولین امر بوده است و اندیشمندان و صاحب نظران این حوزه، نظریات گوناگونی در این خصوص مطرح داشته اند. در همین راستا در کشور ما نیز، طرح استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی قریب به دو دهه در ادوار مختلف ...
بیشتر
موضوع طراحی و گزینش یک نظام انتخاباتی مطلوب و کارآمد همواره از دغدغه ها و مباحث مهم در میان صاحب نظران عرصه جغرافیای انتخابات و مسؤولین امر بوده است و اندیشمندان و صاحب نظران این حوزه، نظریات گوناگونی در این خصوص مطرح داشته اند. در همین راستا در کشور ما نیز، طرح استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی قریب به دو دهه در ادوار مختلف مجلس، مطرح و عرصه ای برای تقابل استدلال های موافقان و مخالفان این طرح بوده است. طراحان این طرح، از طریق تغییر حدود و مقیاس حوزه های انتخابیه از سطح فعلی شهرستان ها به سطح استان، در صدد رسیدن به اهدافی از جمله ارتقای سطح کیفی مجلس، ارتقای فرهنگ تحزب، افزایش میزان مشارکت مردم و احزاب در انتخابات، کاهش تخلفات انتخاباتی نظیر خرید و فروش رأی و جری مندرینگ، کاهش رقابت های خشونت آمیز فرقه ای و قومی و نهایتاً دستیابی به نظام انتخاباتی عادلانه تر هستند. علی رغم مزایا و محاسن ذکر شده از سوی موافقان، معایب و کاستی های فراوانی نیز از جانب مخالفان مطرح شده که هر یک در جای خود قابل تأمل اند و نشان می دهد که برخلاف داشتن اهداف خوب و عادلانه، این طرح پیامدهای منفی و گاهاً ناعادلانه متعددی نیز به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی یکی از ابعاد پیامدهای اجرای این طرح در زمینه تمرکز گرایی و تمرکززدایی در سطح استان ها پرداخته می شود. تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که طرح استانی شدن انتخابات، علی رغم اهداف و دعاوی طراحان و موافقان، سبب تشدید تمرکز گرایی در سطح ملی و استانی، انزوای مناطق حاشیه ای و کم جمعیت و کاهش مشارکت مردم این مناطق در انتخابات، بویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد شد. تحلیل و مقایسه وزن آرای حوزه های انتخابیه استان خراسان جنوبی با یکدیگر، بیانگر غلبه فاحش دو شهرستان بیرجند و قاینات و علی الخصوص شهر بیرجند بر سایر مناطق و حوزه های انتخابیه استان است که در صورت استانی شدن انتخابات، توجه و تمرکز شدید همه ی کاندیداها به این شهر و مغلوب شدن سایر حوزه ها در برابر وزن بالای آن، علاوه بر تشدید تمرکز گرایی، با توجه به پراکنش و بافت قومی استان، تنش آفرین خواهد بود.The issue of designing and selection of an optimal and efficient electoral system has always been a matter of concern and important discussion among experts in the field of electoral geography and officials, and scholars and experts in this field have put forward various theories hereof.In this regard, in our country (Iran), provincial parliamentary elections plan has been raised at different periods in the parliament nearly two decades, and it has been an arena for confrontation of arguments of proponents and opponents of this project. The designers of this plan, by changing the scope and scale of the current level of city electorates to the province electorates try to achieve goals such as: improving the quality level of Parliament, promoting the culture of partisanship, increasing the participation rate of citizens and political parties in the elections, reduction of electoral violations such as vote buying and Jerry Mandring, reducing violently sectarian and ethnic rivalries and ultimately achieving a more equitable electoral system.Despite the advantages and benefits cited by proponents, also many disadvantages and shortcomings have been proposed by the opponents that each one is considerable in its place and shows that contrary to good and fair goals, this plan will be followed by numerous negative and sometimes unfair consequences. This paper, with a descriptive-analytical approach, investigates one aspect of the consequences of this plan on centralization and decentralization in the provinces. Analysis of the findings of this study indicate that despite the claims and goals of designers and proponents, the provincial elections plan will cause the aggravation of centralization at the national and provincial level, isolation of sparsely populated and marginal areas and reduction of participation rate of these areas in election, especially parliamentary elections. Analysis and comparing the weight of the votes of the electorates of South Khorasan province represents egregious predominance of Birjand and Qaenat cities, especially the city of Birjand on other regions and electorates of the province which in case of provincial elections, sharp focus and attention of all candidates on this city and defeat of the other electorates against its high weight, in addition to intensification of centralization, according to the provincial ethnic distribution, will result in tensions.
جواد میکانیکی؛ کاظم نیک فرجام
چکیده
مشارکت یکی از ارکان اساسی در توسعه به خصوص در توسعه مناطق روستایی محسوب میشود. فرایند مشارکت میباید به گونه ای داوطلبانه، تعاملی و دوسویه جنبه عملی به خود بگیرد. در مباحث توسعه؛ راهبردهای متعددی برای افزایش مشارکت مردم در عمران و توسعه مناطق روستایی مطرح میباشد که یکی از مهمترین آنها تشکیل نهادهای سازماندهی شده است، مانند ...
بیشتر
مشارکت یکی از ارکان اساسی در توسعه به خصوص در توسعه مناطق روستایی محسوب میشود. فرایند مشارکت میباید به گونه ای داوطلبانه، تعاملی و دوسویه جنبه عملی به خود بگیرد. در مباحث توسعه؛ راهبردهای متعددی برای افزایش مشارکت مردم در عمران و توسعه مناطق روستایی مطرح میباشد که یکی از مهمترین آنها تشکیل نهادهای سازماندهی شده است، مانند سازمانهای غیردولتی که به عنوان بخش سوم در کنار بخش خصوصی (بازار) و دولت (عمومی) در اداره جامعه نقش دارند. از اینروست که در سالهای اخیر دهیاریها به عنوان مدیریت جدید در روستاها تعریف گردیدهاند تا به نام میانجی بین مردم و دولت نقش ایفا کنند. دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات درخور توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارتهای لازم میتوانند نقش مهمی در افزایش مشارکت مردم و توسعه روستایی ایفا کنند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد دهیاریها در راستای افزایش مشارکت روستاییان بوده است. محدوده تحقیق، 131 روستای دارای دهیاری در شهرستان بیرجند میباشد. نمونه تحقیق با فرمول کوکران تعداد 213 مورد برآورد شد، روش جمع آوری اطلاعات و دادهها از طریق پرسشنامه بوده که روایی آن از طریق تأیید گروه متخصصان و پایایی آن نیز که از طریق آزمون آلفای کرونباخ به میزان 98/0 تعیین شد نشان دهنده انسجام قابل قبول در سؤالات است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین عملکرد دهیاریها با افزایش مشارکت اجتماعی خانوارهای روستایی، رابطه آماری معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t استیودنت نشان داد که بین دیدگاه روستاییان و دهیاران در خصوص نقش دهیاریها در افزایش مشارکت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p).
جغرافیای طبیعی
محمود فال سلیمان؛ جواد میکانیکی؛ حسین سنجری
چکیده
کشور ما به دلیل قرارگیری در کمربند خشک عرضهای جغرافیایی نیمکره شمالی به طور پیوسته از خشکسالی، خشکی و کمآبی رنج میبرد. هر چند حدود دو سوم از پهنه جغرافیایی کشور در عرصه مناطق خشک واقع شده، ولی در دو دهه اخیر گسترش خشکسالی و کمآبی تمام کشور را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که این مسأله از دغدغههای مهم سیاستگذاران و برنامهریزان ...
بیشتر
کشور ما به دلیل قرارگیری در کمربند خشک عرضهای جغرافیایی نیمکره شمالی به طور پیوسته از خشکسالی، خشکی و کمآبی رنج میبرد. هر چند حدود دو سوم از پهنه جغرافیایی کشور در عرصه مناطق خشک واقع شده، ولی در دو دهه اخیر گسترش خشکسالی و کمآبی تمام کشور را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که این مسأله از دغدغههای مهم سیاستگذاران و برنامهریزان گردیده که آثار مقابله با آن بهوضوح در فصول مختلف برنامههای توسعه کشور در دو دهه اخیر مشهود است. تهیه و تنطیم روشهای مقابله با خشکسالی و کمآبی و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی و اجتماعی آن نیازمند شناخت اثرات خشکسالیها در پهنههای متفاوت جغرافیایی است. این تحقیق محدودهای از بستر جغرافیایی شرق کشور در استان خراسان جنوبی را به عنوان منطقه مورد مطالعه اثرسنجی آثار اجتماعی خشکسالی بر فضاهای روستایی را مورد بررسی قرار داده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی و از لحاظ جمع آوری دادهها اسنادی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق را 153 روستای بخش شوسف شهرستان نهبندان تشکیل میدهند که از این میان 38 روستا به عنوان جامعه نمونه انتخاب، و کار پرسشگری از 262 منتخب در این روستاها صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل دادههای مورد لزوم از نرم افزارهای آماری SPSS و EXCEL و جهت پردازش دادهها از آزمونT تک نمونهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد خشکسالی در بعد اجتماعی موجب افزایش مهاجرت، افزایش فعالیت های غیرقانونی، فقر و وابستگی بیشتر روستاییان به سازمانهای حمایتی شده است. از این رو، برای مقابله با پیامدهای خشکسالی باید روشهایی همسو با شرایط منطقهای از ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی اتخاذ نمود.
جواد میکانیکی؛ ام البنین جابری
چکیده
شرکت های تعاونی افراد را هم برای همکاری های متقابل و ایجاد همبستگی، یعنی جنبه های اجتماعی و هم برای رفتارهای یاری گرایانه و باصرفه، یعنی جنبه های اقتصادی تربیت می کنند. هدف اجتماعی نظام تعاون، تربیت افراد برای زندگی بهتر با مناسبات اجتماعی معقول و شرافت مندانه است و فعالیت های آن به مردم ایمان، اعتماد به نفس و قاطعیت و استقامت می دهد. ...
بیشتر
شرکت های تعاونی افراد را هم برای همکاری های متقابل و ایجاد همبستگی، یعنی جنبه های اجتماعی و هم برای رفتارهای یاری گرایانه و باصرفه، یعنی جنبه های اقتصادی تربیت می کنند. هدف اجتماعی نظام تعاون، تربیت افراد برای زندگی بهتر با مناسبات اجتماعی معقول و شرافت مندانه است و فعالیت های آن به مردم ایمان، اعتماد به نفس و قاطعیت و استقامت می دهد. در پژوهش حاضر، به بررسی اثرات تعاونی های تولید کشاورزی بر وضعیت اجتماعی خانوارهای عضو شهرستان خوسف پرداخته شده است. این تحقیق، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد که به منظور نیل به اهداف آن، از راه های موجود در دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 1286 نفر اعضاء شرکت های تعاونی تولید در شهرستان خوسف می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری احتمالی و از نوع طبقه ای و در هر طبقه به صورت تصادفی به تعیین حجم نمونه پرداخته شده است. حجم نمونه به دست آمده بر اساس فرمول کوکران 295 نفر از اعضاء شرکت های تعاونی تولید این شهرستان می باشد که در تحقیق حاضر 273 پرسشنامه برگشت داده شد. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزار آماری 16 SPSS مورد تجزیه و تحلیل و استنتاج نهایی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که شرکت های تعاونی در بهبود شرایط اجتماعی مؤثر نبوده اند. همچنین مؤلفه افزایش تعاملات اجتماعی با میانگین رتبه ای 31/2 بیشترین نقش را در میان عوامل اجتماعی داشته است.
جغرافیای طبیعی
جواد میکانیکی؛ علی اشرفی
چکیده
نظام توزیع فضایـی جمعیت سکونتگاههای انسانی ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیطی است. هدف از مقاله حاضر، سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش جمعیتی سکونتگاههای روستایی با استفاده از روش آنتروپی و پیشبینی گرایش نظام سکونتگاهی در افق 1400 میباشد.روش تحقیق در مقاله حاضر، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات ...
بیشتر
نظام توزیع فضایـی جمعیت سکونتگاههای انسانی ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیطی است. هدف از مقاله حاضر، سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش جمعیتی سکونتگاههای روستایی با استفاده از روش آنتروپی و پیشبینی گرایش نظام سکونتگاهی در افق 1400 میباشد.روش تحقیق در مقاله حاضر، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. برای انجام پژوهش حاضر، ابتدا بانک اطلاعات جمعیتی سکونتگاه های روستایی شهرستان بیرجند در دوره زمانی 85-1335 تهیه و به کمک نرم افزارهای آماری Exel وSpss طبقهبندی جمعیتی و میزانهای رشد انجام شد و سپس با استفاده از روش آنتروپی نسبت به سنجش میزان بیقوارهگی و گرایش به تعادل یا عدم تعادل توزیع فضایی جمعیت سکونتگاههای روستایی اقدام گردید. نتایج حاصل از تحلیل بر اساس مدل آنتروپی، بیانگر عدم تعادل فضایی جمعیت در دهستان های شهرستان بیرجند و گرایش نسبی به عدم تعادل در افق 1400 میباشد.