علوم اجتماعی
سعیده شهبازین
چکیده
روند سریع و روبهرشد مهاجرت، موجب شهرنشینی گسترده و تغییراتی بنیادی در الگوی سکونت شده است. مهاجرت گسترده با برهمزدن تعادل جمعیتی، موجب فشار بر منابع مناطق میشود که بهمنظور جلوگیری از این فشار، شناخت الگوهای مهاجرت حاکم بر آن مناطق میتواند نقش بسزایی در مدیریت مهاجرت داشته باشد. این مطالعه با استفاده از تحلیل ثانویه ...
بیشتر
روند سریع و روبهرشد مهاجرت، موجب شهرنشینی گسترده و تغییراتی بنیادی در الگوی سکونت شده است. مهاجرت گسترده با برهمزدن تعادل جمعیتی، موجب فشار بر منابع مناطق میشود که بهمنظور جلوگیری از این فشار، شناخت الگوهای مهاجرت حاکم بر آن مناطق میتواند نقش بسزایی در مدیریت مهاجرت داشته باشد. این مطالعه با استفاده از تحلیل ثانویه دادههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن استان خراسان رضوی، ضمن بررسی الگوهای مهاجرت شهر مشهد طی بیست سال، به جریان این جابهجاییها پرداخته است. نتایج نشان داد که بیش از 80% از کل مهاجران واردشده به شهرستان مشهد، وارد شهر مشهد شدهاند. بیشتر مهاجرتها بهصورت درونشهرستانی بوده است؛ اما درمجموع استانهای تهران و سیستان و بلوچستان بیشترین مهاجرفرستی به این شهر را داشتهاند. ترکیب جمعیتی مهاجران نشان داد، در کنار 80% از مهاجرتهای شهربهشهر، مشهد هرساله پذیرای درصد قابل توجهی از مهاجران خارجی نیز بوده که مبدأ عمده آنها کشور افغانستان است. ادامه جریان مهاجرت گسترده به شهر مشهد منجر به تشدید وضعیت تراکمی این شهر میشود و مسائلی مانند حاشیهنشینی، ایجاد سکونتگاههای غیررسمی، افزایش مشاغل کاذب، مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی و غیره را به همراه خواهد داشت.
علوم اجتماعی
سید کمال الدین حسینی؛ مسعود ایمانیان؛ صادق حاتمی
چکیده
این مقاله پژوهشی، برگرفته از طرح پژوهشی نیازسنجی فرهنگی و اجتماعی خانوار در منطقه 6 شهرداری مشهد است و جامعه آماری این پژوهش را شهروندان ساکن در این منطقه در سال 1394 تشکیل میدهند. روش پژوهش، پیمایشیـ توصیفی و واحد تحلیل خرد (فرد) است. روش نمونهگیری نیز طبقهای متناسب با استفاده از نقشه و فهرست خانوارها در بلوکها و خوشههای ...
بیشتر
این مقاله پژوهشی، برگرفته از طرح پژوهشی نیازسنجی فرهنگی و اجتماعی خانوار در منطقه 6 شهرداری مشهد است و جامعه آماری این پژوهش را شهروندان ساکن در این منطقه در سال 1394 تشکیل میدهند. روش پژوهش، پیمایشیـ توصیفی و واحد تحلیل خرد (فرد) است. روش نمونهگیری نیز طبقهای متناسب با استفاده از نقشه و فهرست خانوارها در بلوکها و خوشههای نمونه است. تعداد کل جمعیت، 198782 نفر و تعداد حجم نمونه 638 نفر برآورد شده بود. در این پژوهش هشت مجموعه مفاهیم "تعالی فرهنگ شهروندی"، "ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکتهای همگانی"، "ارتقای سلامت اجتماعی و کاهش ناهنجاریهای شهری"، "ارتقای شادابی، نشاط و تندرستی شهروندان"، "افزایش و ارتقای سطح ارائه خدمات به زائران و گردشگران"، "تأثیرگذاری بر هویت و فضای کالبدی شهر از طریق بهرهگیری از هنر اسلامی و ملی"، "توسعه مراکز و فضاهای فرهنگی، اجتماعی، هنری، ورزشی و گردشگری" و "نحوه ورود شهرداری به فعالیتهای فرهنگی"، مورد سنجش قرار گرفت. برخی از نتایج این پژوهش نشان داد در زمینه حوزههای برگزاری آموزشها، دو اولویت مهم عبارتاند از: حوزه فرهنگی مذهبی 8/43% و فنی مهارتی 5/24%، در زمینه موضوعات آموزشها، دو اولویت مهم عبارتاند از: خانواده و مهارتهای زندگی 3/26% و سلامت عمومی 7/16%، در زمینه شیوه ارائه آموزشها، دو اولویت مهم عبارتاند از: کلاسهای آموزشی 9/24% و تبلیغات رسانهای 7/21%، در زمینه موضوعات نمایشگاههای فرهنگی، دو اولویت مهم عبارتاند از: خانواده 7/27% و رسانه و دیجیتال 3/21% و در زمینه موضوع نمادهای شهری و آثار هنری نیز دو اولویت مهم، موضوع مرتبط با امام رضا (ع) 5/30 % و موضوع نشاطافزا 3/30% بودهاند.
علوم اجتماعی
علی عاقل؛ علی اصغر عباسی اسفجیر؛ ابوالقاسم حیدرآبادی
چکیده
احساس امنیت، یکی از ابعاد اساسی مفهوم امنیت در معنای کلی آن است. درواقع زمانی که فرد احساس کند در جامعه و تعاملات اجتماعی خطری جان، مال یا سلامتی وی را مورد تهدید و تعرض قرار نمیدهد، میتوان گفت فرد دارای احساس امنیت است. احساس امنیت یکی از نیازهای مبرم بشر است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فرهنگی و ابعاد ...
بیشتر
احساس امنیت، یکی از ابعاد اساسی مفهوم امنیت در معنای کلی آن است. درواقع زمانی که فرد احساس کند در جامعه و تعاملات اجتماعی خطری جان، مال یا سلامتی وی را مورد تهدید و تعرض قرار نمیدهد، میتوان گفت فرد دارای احساس امنیت است. احساس امنیت یکی از نیازهای مبرم بشر است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فرهنگی و ابعاد آن بر احساس امنیت در بین ساکنان حاشیهنشین شهرهای بجنورد، شیروان و اسفراین است. روش انجام پژوهش حاضر پیمایشی است که برای نیل به اهداف پژوهش، با استفاده از فرمولکوکران412 نفر از ساکنان شهرهای مذکور به روش تلفیقی خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد سرمایه فرهنگی بوردیو و محققساخته احساس امنیت بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوایی و صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تعیین شد؛ درنهایت تجزیهوتحلیل یافتهها با استفاده از نرمافزار spss انجام پذیرفت. با توجه به میانگین بهدستآمده (29/2)، احساس امنیت در بین پاسخگویان در حد پایینی قرار داشت. نتایج حاصل از آزمون پیرسون حاکی از وجود رابطه معنادار بین سرمایه فرهنگی تجسمیافته با امنیت جانی، مالی و شغلی بود. همچنین آمارهای استنباطی مبین رابطه معنادار بین متغیر سرمایه فرهنگی عینیتیافته و بُعد امنیت مالی و شغلی بود؛ اما براساس یافتههای پژوهش، رابطهای بین سرمایه فرهنگی عینیتیافته با امنیت جانی و عاطفی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد سرمایه فرهنگی نهادینهشده اثری بر میزان احساس امنیت شهروندان ندارد؛ درنتیجه تحولات اخیر در مسیر اهمیتیافتن فرهنگ و فرهنگیشدن؛ سرمایه و دانش فرهنگی میتواند حیاتیترین بخش زندگی که همان احساس امنیت است را تحتالشعاع قرار دهد.