حسین کوهستانی اندرزی؛ زهره جوزی؛ زهرا نصراللهی؛ محمدامین سعادتمهر؛ مریم یاغی زهی؛ هانیه حسین نیا امیرکلایی
چکیده
پس از مرگ ناگهانی یارمحمدخان ظهیرالدوله (1258-1267ق.)، به سال 1267ق.، هرج و مرج فراوانی در هرات پدید آمد. در دل این آشفتگیها، افراد زیادی تحت امر دولت ایران و خارج آن، به قدرت رسیدند و در نهایت دوستمحمدخان بارکزایی (1258-1280ق.) به سال 1279ق.، هرات را برای همیشه از ایران جدا ساخت. درخلال آشفتگیهای هرات (1267-1280ق.)، سکههایی نیز به نام ناصرالدینشاه ...
بیشتر
پس از مرگ ناگهانی یارمحمدخان ظهیرالدوله (1258-1267ق.)، به سال 1267ق.، هرج و مرج فراوانی در هرات پدید آمد. در دل این آشفتگیها، افراد زیادی تحت امر دولت ایران و خارج آن، به قدرت رسیدند و در نهایت دوستمحمدخان بارکزایی (1258-1280ق.) به سال 1279ق.، هرات را برای همیشه از ایران جدا ساخت. درخلال آشفتگیهای هرات (1267-1280ق.)، سکههایی نیز به نام ناصرالدینشاه (1264-1313ق.) در تاریخهای 1269 و 1273-1279ق. در این شهر به ضرب رسید. توجه بیشتر بدین سکهها دو مسأله را به همراه دارد، یکی آنکه نظام پولی عصر ناصری از ساختار خاصی پیروی نمیکرد و سکههای هر محل با عیارهای متفاوت به ضرب میرسید و دیگری آنکه معمولاً در دورانهای پرتنش، قدرت اقتصادی هر شهر تضعیف میگشت و عیار سکه نیز بدان واسطه بسیار پایین میآمد. بنابراین تجزیه عنصری سکههای این دوره با استفاده از شیوه پیکسی به دلیل سرعت، دقت بالا و غیرمخرب بودن آن، میتواند تحلیل خوبی از این اوضاع ارائه دهد. از اینرو، برای مطالعه در این امر تعداد 21 سکه در نُه تاریخ متفاوت، مورد تجزیه عنصری قرار گرفت. در نتیجه مشخص شد که عیار نقره این سکهها بالاتر از 90% بوده که در مقایسه ضرابخانههای اصلی، یعنی مشهد (84%)، تبریز (82%)، طهران (90%)، اصفهان (84%)، و شیراز (90%)، در جایگاه بالایی قرار میگرفته و این نشان دهنده تابعیت ضرابخانه هرات از نظام اصلی ضرب سکه، یعنی نظام تهران بوده که حتی در اوج تنشها هم، از عیار این سکهها کسر نگردیده است. در پایان نیز اطلاعات ارزشمندی از نحوه عیار زدن فلز سکهها با فلزات مس و آهن و نوع معادن نقره مورد استفاده، یعنی معادن سروزیت به دست آمد.
علی زارعی؛ حسین کوهستانی اندرزی
دوره 12، شماره 3 ، خرداد 1397، ، صفحه 119-146
چکیده
بقاع متبرکه و اماکن آرامگاهی همواره از جایگاه ویژه ای در معماری ایران برخوردار بوده اند. یکی از مهم ترین عناصر و پدیده های معماری دوره صفویه در مشهد، بنای آرامگاهی گنبدسبز می باشد. نفاست و ویژگی های هنری و معماری بنای مذکور که جلوه ای خاص به آن بخشیده است از جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی قابل بحث و بررسی می باشد. ...
بیشتر
بقاع متبرکه و اماکن آرامگاهی همواره از جایگاه ویژه ای در معماری ایران برخوردار بوده اند. یکی از مهم ترین عناصر و پدیده های معماری دوره صفویه در مشهد، بنای آرامگاهی گنبدسبز می باشد. نفاست و ویژگی های هنری و معماری بنای مذکور که جلوه ای خاص به آن بخشیده است از جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی قابل بحث و بررسی می باشد. شاخصه هایی چون عناصر معماری ممتاز و تزیینات آن به فراخور اهمیتی که هر یک دارند، می توانند بیانگر وجود رابطه ساختار و تزئینات بنا با عقاید شخصیت مدفون در آن، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری بنا، مقایسه وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های بنا با نمونه های مجاور و تأثیر و تأثرات آن و هم چنین جایگاه بنا در سیر تحول معماری بناهای آرامگاهی می باشند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتیجه حاصل از این گفتار مبین این مسأله است که بنای گنبدسبز تداوم سبک هنر و معماری آرامگاهی دوره تیموری و قبل از آن بوده است و با توجه به منابع مکتوب و غیرمکتوب، ساخت بنا در دوره شاه عباس اول آغاز و در زمان شاه عباس دوم تکمیل گردید. شخصیت اصلی مدفون در بین شخصیت های مجهول، محمدمؤمن مشهدی مطمئن تر به نظر می رسد و از سایر افراد مدفون در بنا، اطلاعی در دست نیست.