نویسندگان

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند

چکیده

بررسی گویش‌های خراسان جنوبی نشان می‌دهد که از یک‌سو عناصری از فارسی میانه در آن‌ها یافت می‌شود و از سوی دیگر، می‌توان عناصری از زبان‌های شرقی را یافت که از دیرباز وارد این گویش‌‌ها شده‌اند و بعضاً در فارسی رسمی نیز رایج اند. یکی از راه‌های بررسی عناصر اصلی و قرضی در گویش‌ها پی‌گیری تاریخی پسوندهاست؛ زیرا پسوندها جزء عناصری هستند که به سختی در زبان پذیرفته می‌شوند. یکی از مهم‌ترین پسوندهای ایرانی، پسوند "ـ ـاک" است که در لغاتی مانند "پیچاک"، "بُرّاک" و "پَرّاک" در گویش قدیم بیرجند رایج بوده است. این پسوند در گویش بیرجند دو ریشه ی مختلف داشته است. در لغاتی مانند "پیچاک" به معنی پیچش شکم، پسوند "ـ ـاک" بازمانده از پسوند مصدری -āk سغدی است. این پسوند در لغات "خوراک" و "پوشاک" و "سوزاک" هنوز در فارسی رسمی رایج است. "ـ ـاک" مصدری، امروزه در گویش بیرجندی جای خود را به "ـ ـِش" داده است و مانند دیگر اسم مصدرهای زبان فارسی با آن رفتار شده است. در نتیجه این لغت به صورت "پیچش/ پچش" (pečeš) در آمده است. اما از سوی دیگر، پسوند "ـ ـاک" فاعلی نیز از قدیم در گویش بیرجند در لغاتی مانند "پراک" رایج بوده است. پسوند "ـ ـاک" فاعلی بازمانده از -āk فارسی میانه و -āg پارتی است. این پسوند امروزه نیز به همین صورت در گویش بیرجند رایج است. اما در فارسی معیار و اغلب گویش‌های دیگر ایرانی این پسوند با حذف "ک" انتهایی به صورت "ـ ـا" در آمده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Suffix “-āk “in Dialect of Birjand and its Past Record in Middle Farsi

چکیده [English]

The inspection of South Khorasan dialects shows that from one hand the components of middle Farsi can be found in it and from the other hand the components from east languages comes upon which entered in this dialect from a long time ago and  partly are prevalent in official Farsi too. One of the methods to investigate the original and loan components in dialects is the historical pursue of suffixes. Because the suffixes are among the components that rarely can be accepted in language. One of the important Iranian suffixes is the suffix “-āk” in word like, “pichak”, “Borrak” and “Parrak” which were prevalent in Birjand’s old dialect. This suffix in dialect of Birjand has hold two different roots. In words like “Pichak” with the meaning of abdomen crimp, the suffix “-āk “which is lag behind from the suffix infinitive –āk of Sa’di. This suffix in words “Khorak” and “Pooshak” and “Soozak” is still prevalent in official Farsi. Today in Birjand’s dialect the infinitive “-āk “is superseded by the suffix “-esh” and has been dealt with it like the other action infinitives in Farsi. As a result this word has been come out in the form of “Pichesh/Pecesh” (pečeš). But from the other hand, the subjective suffix –āk has been current in words like “parak” in the dialect of Birjand from the far past. The subjective suffix –āk is detained from the –āk of middle Farsi and the –āg of Parti. Also today this suffix is being used in the same form like in the dialect of Birjand. But in standard Farsi and the majority of the other Iranian dialects, this suffix has been changed to the form of “–ā” by the omission of final “K”.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Farsi
  • Birjand’s Dialect
  • Suffix
  • Sa’di
  • Middle Farsi
آذرلی، غلامرضا (1387). فرهنگ واژگان گویش‌های ایران. تهران: نشر هزار.##
ابوالقاسمی، محسن (1381). دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).##
اسدی طوسی، ابومنصور احمدبن علی (1386). لغت فرس. مصحح محمد اقبال. تهران: علمی.##
اسعد گرگانی، فخرالدین (1349). ویس و رامین. مصحح ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا. تهران: بنیاد فرهنگ.##
اشمیت، رودریگر (1386). راهنمای زبان‌های ایرانی. مترجم حسن رضایی باغ بیدی. تهران: ققنوس.##
انوری، حسن؛ احمدی گیوی، حسن (1375). دستور زبان فارسی 1. تهران: فاطمی.##
بهار، محمد تقی (1323). "مصدر و اسم مصدر". مجلة دانش، سال اول، دوره ی دوم، ش 5: 287-302.##
بیدل دهلوی، مولانا ابوالمعالی عبدالقادر (1376). کلیات. مصحح اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی. تهران: الهام.##
بیرونی، ابوریحان (1358). الصیدنة فی الطب. مترجم ابوبکر کاسانی. مصحح منوچهر ستوده و ایرج افشار. تهران: شرکت افست.##
تفسیر حزقیال (2007). Gindin.##
تفضلی، احمد (1360). درباره سه لغت کهنه فارسی. فرخنده پیام، یادگارنامه غلامحسین یوسفی، مشهد: 535- 532##
چند بهار، لاله تیک (1380). بهار عجم. تهران: طلایه.##
حاجی سید آقایی، اکرم (1388). "لزوم تصحیح مجدد ترجمه تفسیر طبری". معارف (دوره جدید). دوره بیست و سوم. پیاپی68، ش 2 (پاییز): 109-138.##
حسن‌دوست، محمد (1389)، فرهنگ تطبیقی- موضوعی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی نو. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.##
خسرو دهلوی، امیر (1387). دیوان. مصحح محمد روشن. تهران: نگاه.##
خلف تبریزی، محمد حسین (1376). برهان قاطع. مصحح محمد معین. تهران: امیرکبیر.##
دارمستتر، جیمز (بی‌تا). وندهای پارسی. مترجم محمدعلی لوایی. بی‌جا: بی نا.##
دهخدا، علی اکبر (1358). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران.##
راستارگویوا، و. س. (1379). دستور زبان فارسی میانه. مترجم ولیالله شادان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.##
رامپوری، غیاث الدین محمد بن شرف الدین (1375). غیاث اللغات. مصحح منصور ثروت. تهران: امیرکبیر.##
رضایی، جمال (1344). "گویش بیرجند به ضمیمة فرهنگ ملاعلی اشرف صبوحی". مجلة دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران، سال 13، ضمیمه ش 3: 1-146.##
رضایی، جمال (1377). بررسی گویش بیرجند. تهران: هیرمند.##
صادقی، علی اشرف (1350الف). "مصدر و اسم مصدر در فارسی معاصر". راهنمای کتاب، سال چهاردهم. ش 4 و 5 و 6 (مهر و آبان): 773-780.##
صادقی، علی اشرف (1350ب). «مصدر و اسم مصدر در فارسی معاصر». راهنمای کتاب، سال چهاردهم، ش 9- 12 (آذر و اسفند): 304-310.##
صادقی، علی اشرف (1357). تکوین زبان فارسی. تهران: دانشگاه آزاد ایران.##
صادقی، علی اشرف (1371). "شیوه‌ها و امکانات واژه‌سازی در زبان فارسی معاصر (8)". نشر دانش، سال سیزدهم، دوره ی پنجم، ش دوم (بهمن و اسفند): 22-30.##
صادقی، علی اشرف (1372). "شیوه‌ها و امکانات واژه‌سازی در زبان فارسی معاصر". نشر دانش. سال سیزدهم. دوره ی پنجم. ش سوم (فروردین و اردیبهشت): 9-17.##
صادقی، علی اشرف (1380). مسائل تاریخی زبان فارسی. تهران: سخن.##
صائب تبریزی، میرزا محمدعلی (1368). دیوان. مصحح محمد قهرمان. تهران: علمی و فرهنگی.##
عراقی، فخرالدین ابراهیم (بی‌تا). کلیات. مصحح سعید نفیسی. تهران: کتابخانه سنایی.##
غالب دهلوی، میرزا اسدالله خان (1376). دیوان. مصحح محسن کیانی. تهران: روزنه.##
فخرالزمانی قزوینی، عبدالنبی (1340). تذکرة میخانه. مصحح احمد گلچین‌معانی. تهران: شرکت نسبی حاج‌ محمد حسین اقبال و شرکاء.##
قاسمی، مسعود (1382). "پژوهش برخی واژه ها در زبان تاجیکی و متون کهن". نامه پژوهشگاه فرهنگ فارسی، سال سوم، دوره ی دوم (بهار): 34-62.##
قاسمی، مسعود، و دیگران (1376). فرهنگ مصادر زبان‌ها و گویش‌های ایرانی تاجیکستان. دوشنبه: پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی.##
قریب، بدرالزمان (1383). فرهنگ سغدی. تهران: فرهنگان.##
اقبال لاهوری، محمد (1361). دیوان. تهران: پگاه.##
معین، محمد (1341). اسم مصدر- حاصل مصدر. تهران: امیرکبیر.##
ناظم الاطبا، علی اکبر (1316). نامه ی زبان‌آموز (نحو و صرف زبان فارسی). تهران: بی نا.##
نجم الغنی رامپوری، محمد (1919م.). نهج‌الادب. لکهنو: بی‌نا.##
نسوی، ابوالحسن علی بن احمد (1354). بازنامه. مصحح علی غروی. شیراز: وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردم‌شناسی ایران.##
نصرآبادی، محمدطاهر (1378). تذکرة نصرآبادی. مصحح محسن ناجی نصرآبادی. تهران: اساطیر.##
نظیری، نیشابوری (1342). دیوان. مصحح مظاهر مصفا. تهران: امیرکبیر.##
همایون فرخ، رکن الدین (1364). دستور جامع زبان فارسی. تهران: علمی.##
واصفی هروی، زین‌الدین محمود (50-1349). بدایع الوقایع. مصحح الکساندر بلدورف. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.##
Benveniste, E. (1929). Essai de grammaire Sogdienne, vol. ii. Paris: Morphologie, syntaxe et glossaire Reliure inconnue.##
Gershevitch, Ilya (1961). A Grammar of Manichean Sogdian.Oxford: Basil Blackwell.##
Gindin, T.E. (2007). The Early Judaeo- persian Tafsirs of Ezekiel: Text, Translation. commentary, Vol. I: text (Veroffentlichungen zur Iranistik). Austrian Academy of Sciences.##
Henning, W. B. (1937). A List of Middle Persian and Parthian Words. BSOS IX##.