قالب چکیده مبسوط مقالات
چکیده مبسوط، خلاصه مقاله علمی است که با هدف فراهم آوری مطالعه مقاله اصلی در مدت زمان کوتاه تهیه میشود. چکیده مبسوط پس از داوری و قبل از پذیرش نهایی مقاله، توسط نویسنده و با هدف نمایه سازی مقاله ارائه میشود.
تبصره: ارسال چکیده مبسوط فارسی و لاتین الزامی و به عنوان فایل های ضروری ارسالی می باشد.
در همین راستا و به منظور امکان مطالعه مقالات فارسی برای مخاطبان غیر فارسی زبان، فصلنامه مطالعات فرهنگی –اجتماعی خراسان برای هر مقاله فارسی چکیده مبسوط به زبان انگلیسی با ساختار ذیل را فراهم میآورد که به همراه هر مقاله منتشر میشود. چکیده مبسوط فارسی باید حداقل 800 و حداکثر 1200 کلمه باشد:
اجزای چکیده مبسوط
- عنوان
- نویسنده (گان)
- نام و نام خانوادگی، وابستگی سازمانی، پست الکترونیکی
- تعیین نویسنده مسئول
- متن اصلی
- مقدمه
- مقدمه باید شامل دامنه، هدف، بیان مساله، اهمیت و فرضیه ها یا سؤالات پژوهش باشد و به عبارتی به سؤال "مساله اصلی پژوهش حاضر چیست"پاسخ داده شود. همچنین به صورت خلاصه به پیشنه و ادبیات پژوهش پرداخته شود.
تعداد کلمات بخش مقدمه حداکثر 250 کلمه است.
- روش شناسی پژوهش
روش شناسی پژوهش باید به صورت روشن، با جزئیات و در صورت نیاز همراه با استناد توضیح داده شود.
تعداد کلمات بخش روش شناسی حداکثر 250 کلمه است.
- یافته های پژوهش
در این بخش یافتهها به صورت خلاصه شده آورده شود. نویسنده در این بخش میتواند از جدول، تصویر، نمودار و غیره برای بیان یافتهها استفاده کند، پیشنهاد میشود تا حد امکان دادههای جداول و نمودارها خلاصه شود. این موارد باید با استفاده از نرم افزار ورد یا اکسل طراحی شود و از ذخیره در قالب عکس خودداری شود. همچنین موارد فوق باید در متن چکیده مبسوط بلافاصله بعد از استناد آورده شود. تعداد مجاز از هر کدام 2 مورد است.
تعداد کلمات بخش یافته های پژوهش حداکثر 250 کلمه است.
- بحث و نتیجه گیری
مطالب بیان شده در این بخش باید مرتبط با مسأله و فرضیهها یا سوالات پژوهشی ارائه شده در مقدمه و بر پایه یافته های بیان شده در بخش یافته های پژوهش باشند.
تعداد کلمات بخش بحث و نتیجه گیری حداکثر 250 کلمه است.
لطفاً این مطالب را عیناً از متن اصلی مقاله استخراج نمایید و ارجاعات درون متنی را هم در قسمت مقدمه و بحث مورد استفاده قرار دهید.
در چکیده مبسوط تصاویر و جداول حدف گردد.
- تشکر و قدردانی
در صورت لزوم از افراد و سازمانهایی که در نتیجه رسیدن پژوهش همکاری داشتهاند، قدردانی شود.
- واژههای کلیدی
برای توصیف محتوای مقاله، حداکثر 5 کلیدواژه در این بخش اعلام شود.
- فهرست منابع
(این بخش شامل محدودیت تعداد کلمه چکیده مبسوط نمیشود)
بخش فهرست منابع شامل همه منابعی است که در مقاله به آنها استناد داده شده است و باید به زبان انگلیسی و بر اساس روشAPA تنظیم شود.
نویسندگان محترم علاوه بر منابع فارسی و احتمالاً لاتین که در انتهای مقاله اصلی ذکر می شود، باید منابع فارسی به انگلیسی ترجمه و در انتهای چکیده مبسوط آورده شود.
- جهت ارسال چکیده مبسوط و ترجمه انگلیسی منابع فارسی به نکات ذیل توجه نمایید:
- بعد از مرحله داوری و تایید مقاله، از نویسنده خواسته می شود منابع فارسی را به انگلیسی به روش نویسه گردانی(Transliteration) برگردان نمایند.
- در انتهای برگردان منابع فارسی به لاتین داخل کروشه [In Persian] نوشته شود.
- در صورتی که برخی از منابع به انگلیسی باشد، بعد از ترجمه منابع فارسی باید، آن منابع و منابع ترجمه شده مجدداً براساس حروف الفبا یک بار دیگر تنظیم شود. و در انتهای چکیده مبسوط آورده شود.
- در صورتی که تمام منابع به انگلیسی باشد، نیازی به ترجمه نیست.
- چکیده مبسوط و ترجمه منابع برای نمایه شدن بین المللی مقاله مورد استفاده قرار می گیرد.
- در ترجمه منابع، اسامی افراد و کتابها فقط آوانویسی می شوند اما عنوان مقالات حتماً به انگلیسی ترجمه شود.
- عنوان تمام آثار فارسی باید آوانگاری شود و ترجمه انگلیسی عنوان نیز ذکر شود.
نمونۀ آوانگاری منابع فارسی در نسخۀ انگلیسی
عنوان تمام آثار فارسی باید آوانگاری شود و ترجمه انگلیسی عنوان نیز ذکر شود. به نمونههای ذیل توجه شود:
- Ejtehadi, S., Aboutorabi, M. A., & Sheshjavani, H. (2022). Zir sakhtaarhay-e baazaar-e honar, chandshoghl-e budan va daraamd honari: Mored-e motale-e baazaar-e khoshnevisi-e shahr-e Mashhad [Art market’s infrastructures, multiple job-holding, and artistic income: The case of calligraphy market in Mashhad]. Journal of Iranian Economic Issues, 8(2), 1-36.
-Ghelichkhani, H. (2013). Daraamadi bar khoshnevisi dar Iran [An introduction to calligraphy in Iran]. Farhang Moaser. [In Persian]
- Sheshjavani, H. (2022). Siaasatgozaarie bakhsh-e farhang; barasi-e asar siasat-e tanzimi-e kopiraait bar daraamad nevisandegaan adabi dar Iran [Economic policymaking in the cultural sector: The effects of copyright regulatory policies on the income of Iranian literary writers]. New Economy and Trade, 16(3), 87-103. [In Persian]
- کتابی که در اصل به زبانی غیر از فارسی نوشته شده، ولی در مقاله از ترجمۀ فارسی آن استفاده شده باشد.
Giedion, S. (1995). Space, time and architecture: the growth of a new tradition. (M. Mozayeni, Trans). Elmi Farhangi Publication.
نمونه چکیده مبسوط مقاله (فارسی و لاتین)
مطالعه تأثیرات حس تعلق مکانی بر پایداری جمعیتی روستاهای مرزی شهرستان سربیشه
مقدمه
ناپایداری جمعیتی مناطق روستایی یکی از چالشهای جدی دهههای اخیر است که مهمترین عامل آن مهاجرتهای روستایی و تخلیه جمعیتی روستاهاست. تعلق مکانی در مردم بهواسطه مکانی که در آن به دنیا آمده و رشد کردهاند، شکل میگیرد. درواقع این نوع ارتباط با مکان، مردم را بهگونهای ماندگار، تحت تأثیر قرار میدهد و خاطر مکان، هویت انسان را غنا میبخشد. از دیدگاه روانشناسی محیط، احساس تعلق و دلبستگی به مکان در سطح بالاتری از حس مکان قرار دارد که بهمنظور بهرهمندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیینکنندهای مییابد (فلاحت و نوحی، 21:1391). سکونتگاههای روستایی بهعنوان کوچکترین و باسابقهترین واحد جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر عوامل طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و اقتصادی در بستر جغرافیایی و در قالب روابط انسان و محیط شکل گرفتهاند (میکانیکی و نیکفرجام، 1393: 47). مناطق مرزی ایران همواره بهدلیل وجود تهدیدات گوناگون از سوی کشورهای همسایه، با مسائل و مشکلات زیادی روبهرو بوده است. روستاهای مرزی شهرستان سربیشه، با داشتن 99 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان، نمونه مورد مطالعه این پژوهش است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که: حس تعلق مکانی چه تأثیری بر پایداری جمعیت روستاهای مرزی این شهرستان داشته است؟ نتایج حاصل از این تحقیق میتواند به شناخت بهتری از رفتارهای انسانی در موقعیتهای مختلف، مانند تصمیم برای ماندن یا ترک یک زیستگاه را فراهم آورد.
روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع پژوهشهای توصیفیـ تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. با استفاده از منابع کتابخانهای، اینترنتی و فیشبرداری از این منابع، به جمعآوری مطالب جامع و مستند در ارتباط با پژوهش و بررسی مبانی نظری مرتبط با موضوع پرداخته و مؤلفههای اجتماعی و کالبدی حس تعلق و متغیرهای مناسب شناسایی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان سربیشه؛ یعنی 1394 خانوار است. براساس فرمول کوکران تعداد 253 خانوار بهعنوان حجم نمونه لازم از جامعه مورد نظر به دست آمد.
جمعآوری اطلاعات نمونه مورد مطالعه طی پیمایش با استفاده از پرسشنامه محققساخته انجام شد که دارای بخشهای مختلف (مشخصات فردی، اعتماد اجتماعی، انسجام و مشارکت اجتماعی، هویت اجتماعی، دسترسی به خدمات و امکانات)، شامل 45 گویه در طیف لیکرت است. جوابها به صورت پنج گزینه (خیلی کم 1، کم 2، متوسط 3، زیاد 4 و خیلی زیاد 5) تنظیم شده است. در این پژوهش از روایی صوری استفاده شد؛ بدین صورت که در طراحی پرسشنامه سعی شد سؤالات آن منطبق و مرتبط با مبانی نظری و اهداف پژوهش طراحی شود و در مرحله بعد با نظرات اساتید حوزه مطالعات برنامهریزی روستایی اصلاح شد. برای برآورد پایایی ابزار اندازهگیری، از آزمون کرونباخ استفاده شد. در تجزیهوتحلیل دادهها از آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات) و جهت آزمون فرضیات تحقیق با توجه به نرمالنبودن دادهها از آزمون آماری غیرپارامتریک دوجملهای استفاده شد.
یافتههای پژوهش
توزیع فراوانی دیدگاه افراد پیرامون مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق مکانی شامل: اعتماد اجتماعی، انسجام و مشارکت اجتماعی و هویت اجتماعی است و یافتههای زیر از آن حاصل میشود:
الف. اعتماد اجتماعی: میانگین نظرات افراد مورد مطالعه پیرامون میزان تأثیر مؤلفه اعتماد اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی برابر 70/3 و نمایانگر تأثیر مؤلفه اعتماد اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی در حد زیاد است.
ب. انسجام و مشارکت اجتماعی: میانگین نظرات افراد مورد مطالعه پیرامون میزان تأثیر مؤلفه انسجام و مشارکت اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی برابر 01/4 و نمایانگر میزان تأثیر مؤلفه انسجام و مشارکت اجتماعی بر پایداری سکونتگاههای روستایی در حد زیاد است.
ج. هویت اجتماعی: میانگین نظرات افراد مورد مطالعه پیرامون میزان تأثیر مؤلفه هویت اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی برابر 68/3 و نشاندهنده تأثیر مؤلفه هویت اجتماعی بر پایداری سکونتگاههای روستایی در حد زیاد است.
میانگین نظرات افراد مورد مطالعه پیرامون میزان تأثیر ویژگیهای کالبدی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی برابر 52/2 و نمایانگر میزان تأثیر ویژگیهای کالبدی مؤثر بر احساس تعلق مکانی و پایداری سکونتگاههای روستایی کمتر از حد متوسط است.
نتیجه
رشد کُند و بعضاً تخلیه جمعیتی روستاها، بویژه روستاهای مرزی تهدیدی جدی برای تخلیه مرزها از جمعیت و فعالیت است که باید مورد نظر جدی متولیان برنامهریزی و آمایش سرزمین قرار گیرد. مطالعه تغییرات جمعیتی در دهه اخیر نشاندهنده رشد جمعیتی ناشی از ماندگاری جمعیت در روستاهای مرزی شهرستان سربیشه است. جهت بررسی میزان تأثیر مؤلفههای کالبدی و اجتماعی بر پایداری سکونتگاههای روستایی با توجه به نرمالنبودن دادههای مربوطه، از آزمون ناپارامتری دوجملهای استفاده شد. تحلیل دادههای حاصل از مطالعات پیمایشی نشان داد که هر سه مؤلفه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، انسجام و مشارکت اجتماعی و هویت اجتماعی) بر احساس تعلق مکانی در حد زیاد تأثیر دارد و موجب پایداری جمعیتی سکونتگاههای روستایی مرزی شده است. همچنین نتایج حاصل نمایانگر عدم تأثیرگذاری مؤلفههای کالبدی بر احساس تعلق مکانی در سکونتگاههای روستایی مناطق مرزی است. زیرساختهای کالبدی موجود عاملی برای تقویت تعلق مکانی نبوده است و میزان تعلق مکانی فعلی ناشی از ویژگیهای کالبدی نیست؛ هرچند درصورت تقویت زیرساختهای کالبدیـ فیزیکی میتواند تقویتکننده احساس تعلق مکانی و ماندگاری و پایداری جمعتی سکونتگاههای روستایی دورافتاده و مرزی باشد.
در این پژوهش صرفاً اثرات ویژگیهای اجتماعی و کالبدی بر احساس تعلق مکانی و پایداری جمعیتی روستاهای مرزی از منظر جامعه محلی مورد بررسی قرار گرفت. انسجام و تعلقات خانوادگی و قومی در کنار تعاملات دوستانه، ابراز همدردی و روابط نزدیک بین روستاییان، ازجمله متغیرهایی بوده است که منجر به تقویت حس تعلق مکانی در بین روستاییان مرزی شهرستان سربیشه شده است.
واژه های کلیدی: حس تعلق مکانی، پایداری جمعیتی سکونتگاههای روستایی، شهرستان سربیشه.
Study of the effect of the sense of belonging to a place on the demographic stability of the border villages of Sarbisheh County
Introduction
Population instability in rural areas is one of the serious challenges of recent decades, the most important reason for which is rural-to-urban migration and population evacuation of villages. People's sense of belonging to a place is formed by the place where they were born and grew up. In fact, this type of relationship with the place affects people in a lasting way and enriches the human identity. From the point of view of environmental psychology, the sense of belonging to a place is at a higher level than the sense of place, which plays a decisive role in order to benefit and continue human presence in the place (Falahat & Nouhi, 21: 2012). Rural settlements, as the smallest and oldest geographical units, have been formed under the influence of various factors such as natural, social, cultural, historical and economic factors in the geographical context and in the form of human-environment relations (Mekaniki & Nik Farjam, 2014: 47). Iran's border areas have always faced many problems due to various threats of neighboring countries. The border villages of Sarbisheh, with a 99 km common border with Afghanistan, are the sample studied in this study. The question of the present study is: How the sense of belonging to a place affects the stability of the population of the border villages of this city? The study results can provide a better understanding of human behavior in different situations, such as the decision to stay or leave a habitat.
Method
The present study is descriptive-analytical using survey. Reviewing library and internet references and taking a sample from these references, comprehensive and documented materials related to the research were collected, theoretical foundations related to the subject were reviewed, and the social and physical components of the sense of belonging to a place and appropriate variables were identified. The statistical population of this study includes households living in the border villages of Sarbisheh, i.e. 1394 households. According to Cochran's formula, 253 households were considered as the necessary sample size of the population.
The data of the studied sample were collected by survey and a researcher-made questionnaire with different parts (personal information, social trust, social cohesion and participation, social identity, and access to services and facilities), including 45 items on Likert scale. The answers are scored in five options (very low = 1, low = 2, moderate = 3, high = 4 and very high = 5). In this study, face validity was used. In this way, for the design of the questionnaire, it was attempted to match and relate the questions with the theoretical foundations and objectives of the research. Next, it was modified according to the opinions of the professors in the field of rural planning studies. Cronbach's alpha was used to confirm the reliability of the measurement tool. Descriptive statistics (mean, standard deviation, and coefficient of variation) were used for the data analysis and non-parametric binomial statistical test was used to test the research hypotheses due to the non-normality of the data.
Results: The distribution of the frequency of people's views about the social components affecting the sense of belonging to a place includes social trust, social cohesion and participation, and social identity, from which the following results are obtained:
- Social trust: the average opinions of the people studied about the effect of the component of social trust on the sense of belonging to a place and the stability of rural settlements is equal to 3.70, indicating that the effect of the component of social trust on the sense of belonging to a place and stability of rural settlements is high.
- Social cohesion and participation: The average opinion of the people studied about the effect of the component of social cohesion and participation on the sense of belonging to a place and the stability of rural settlements is equal to 4.01, indicating that the effect of the component of social cohesion and participation on the stability of rural settlements is high.
- Social identity: the average opinions of the people studied about the effect of the component of social identity on the sense of belonging to a place and the stability of rural settlements is equal to 3.68, indicating that the effect of the component of social identity on the stability of rural settlements is high.
The average of the opinions of the people studied about the effect of physical characteristics affecting the sense of belonging to a place and the stability of rural settlements is equal to 2.52, indicating that the effect of physical characteristics on the sense of belonging to a place and stability of rural settlements is less than average.
Conclusion
The slow growth and sometimes population evacuation of villages, especially the border villages, is a serious threat to the population and activity, which should be seriously considered by those in charge of land planning and preparation. The study of population changes in the last decade shows the population growth caused by the persistence of the population in the border villages of Sarbisheh. In order to investigate the effect of physical and social components on the stability of rural settlements, due to the non-normality of the data, a binomial non-parametric test was used. The analysis of data obtained from survey showed that all three social components (social trust, social cohesion and participation, and social identity) have a great effect on the sense of belonging to a place and caused the demographic stability of border rural settlements. Also, the results showed the lack of influence of physical components on the sense of belonging to a place in the rural settlements of the border areas. The existing physical infrastructure has not been a factor to strengthen the sense of belonging to a place, and the current sense of belonging to a place is not caused by physical characteristics. However, if the physical infrastructure is strengthened, it can strengthen the sense of belonging to the place and the permanence and stability of the population of remote and border rural settlements.
In this study, only the effects of social and physical characteristics on the sense of belonging to a place and population stability of border villages were investigated from the perspective of the local community. Family and ethnic cohesion and ties, along with friendly interactions, sympathy and close relationships among villagers, have been among the variables that have led to the strengthening of the sense of belonging to a place among the border villagers of Sarbisheh.
Keywords: Sense of belonging to a place, population stability of rural settlements, Sarbisheh.