اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122The study of social capital on organizational efficiency with the mediating role of organizational creativity: General Administration of Tax Affairs of South Khorasan Provinceبررسی سرمایه اجتماعی بر کارایی سازمانی با نقش میانجی خلاقیت سازمانی مورد مطالعه: اداره کل امور مالیاتی استان خراسان جنوبی12210759010.22034/fakh.2020.209060.1374FAحاجیه رجبی فرجاددانشیار گروه مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم انتظامی امینطیبه سرگزیدانشجوی کارشناس ارشد رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مجازی تهرانJournal Article20191123Social capital is a fundamental concept in understanding innovation, creativity and organizational dynamics, because it affects the process of innovation, creativity, team learning and so on, it facilitates them. The purpose of this study was to determine the effect of social capital on organizational efficiency with the mediating role of organizational creativity in South Khorasan Tax Administration. This study is an applied one in terms of purpose and a descriptive and survey method. The statistical population of this study was all 210 employees of the Tax Office of South Khorasan Province. According to Cochran formula, 136 people were selected by simple random sampling. The tools used in this study were three standard questionnaires including organizational performance of Pin Priyang and Singh Sai (2012), Dick's Organizational Creativity (2001) and Nahapit & Guchal's Social Capital (1998). The validity of the questionnaire was confirmed by content validity and its reliability was obtained through Cronbach's alpha for the questionnaires of efficiency, organizational creativity and social capital respectively 0.82, 0.77 and 0.85. Lisrel software was used to analyze the data. The results showed that social capital had a significant effect on organizational efficiency and creativity. But the impact of social capital through organizational creativity on organizational performance was not significant. According to the findings of the study, it can be said that social capital, like other funds, has provided a suitable platform for access to life opportunities and goals, and is one of the important sources of organizational and social success. <br />سرمایه اجتماعی از آنجا که فرایند نوآوری، خلاقیت، یادگیری تیمی و ... را تحت تأثیر قرار میدهد و آنها را تسهیل میکند، مفهومی اساسی و بنیادی در درک نوآوری، خلاقیت و پویاییهای سازمانی بهشمار میآید. این پژوهش که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی است، در جهت تعیین تأثیر سرمایه اجتماعی بر کارایی سازمانی با نقش میانجی خلاقیت سازمانی در اداره کل امور مالیاتی استان خراسان جنوبی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق 210 نفر از کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان خراسان جنوبی بوده و با توجه به فرمول کوکران 136 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش، سه پرسشنامه استاندارد شامل کارایی سازمانی پینپریانگ و سینگتای (2012)، خلاقیت سازمانی دیک و متکلف (2001) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشل (1998) بوده است. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفته است و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای کارایی، خلاقیت سازمانی و سرمایه اجتماعی به ترتیب مقدار 82/0، 77/0 و 85/0 بهدست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد سرمایه اجتماعی بر کارایی و خلاقیت سازمانی تاثیر معناداری دارد. اما تأثیر سرمایه اجتماعی از طریق خلاقیت سازمانی بر کارایی سازمانی معنادار نبود. بنا بر یافتههای پژوهش میتوان گفت که سرمایه اجتماعی بستر مناسب برای دسترسی به فرصتها و اهداف زندگی را مهیا کرده، یکی از منابع مهم موفقیت سازمانی و اجتماعی محسوب میشود.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107590_2b10659bd9772ae017094610933b6a03.pdfاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122A study of the social health indicators of women in Ferdows cityبررسی شاخصهای سلامت اجتماعی زنان شهر فردوس234710759310.22034/fakh.2020.177733.1320FAمحمد حسن شربتیاندانش آموخته دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران. پژوهشگر اجتماعی و مدرس دانشگاه جامع علمی-کاربردی و پژوهشی سینا، خراسان رضوی0000-0003-3465-5497Journal Article20190406People's performance through coherent behaviors, adaptability, and acceptance, sharing and flourishing promotes quality of life and produces social health. The purpose of the present paper is to evaluate the social health status of Ferdowsi women as a society whose citizens' life structure has been transitioning from the traditional situation. The statistical population of the study consisted of 20-45 year-old women in Ferdows city in 2016. Based on Cochran formula, 304 people were selected by simple random sampling. The tool of collection was standardized Keyes social health questionnaire; Cronbach's alpha coefficient was 0.724. The results showed that the mean age between the age groups of 20 to 24 years was higher than the other groups; 66% of married women and about 42% of women had university education. Among the underlying variables measured, monthly household income had a significant relationship with social health in this study. The mean score of women benefiting from social health indicators was above average (64%). Among the mean components of social health were social conformity (%24.39), social acceptance (%22.71), social actualization (%21.44), social coherence (%19.41) and social Contribution (%16.41), respectively has been important. According to the results of social education, facilitating the process of participation and encouragement of women to participate in social, political, voluntary behaviors, social support, implementation of cultural and social indicators, etc. to promote social health and empowerment the capacities of women seem necessaryسلامت اجتماعی عبارت است از ارزیابی توانایی انجام مؤثر، کارآمدی عملکردها، مهارتها و نقشهای اجتماعی فرد در جامعه تعریف می شود. هدف از نوشتار حاضر ارزیابی وضعیت سلامت اجتماعی زنان شهر فردوس بوده است. این تحقیق بر مبنای نظریه کییز و با روش پیمایشی از نوع توصیفی انجام شده، جامعه آماری آن را زنان20 تا 45 ساله شهر فردوس در سال 1395 تشکیل میدهند که براساس فرمول کوکران 304 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز است؛ و میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 724/0 در حد متوسط بدست آمده است. نتایج نشان داد که میانگین سنی بین گروه سنی 20 تا 24 ساله بیشتر از سایر گروهها بوده است؛ و 66% جامعه زنان متأهل و در حدود 42% زنان تحصیلات دانشگاهی داشتهاند .در بین متغیرهای زمینهای مورد سنجش در این پژوهش، میزان درآمد ماهیانه خانوار رابطه معناداری با سلامت اجتماعی داشته است. میانگین بهرهمندی زنان از شاخصهای سلامت اجتماعی در حد متوسط رو به بالا (64%) بوده است. از میان میانگین مؤلفههای سلامت اجتماعی به ترتیب انطباق اجتماعی (39/24%)، پذیرش اجتماعی (71/22%)، شکوفایی اجتماعی (44/21%)، انسجام اجتماعی (41/19%) و سهمداشت اجتماعی (41/16%) حائز اهمیت بوده است. با توجه به نتایج باید اشاره به این کرد که وضعیت سلامت اجتماعی زنان در راستای توانمندی ها،عملکردها،سطوح مهارت های اجتماعی و نقش های جمعی زندگی از موقعیت مناسب و روبه بالایی برخوردار است.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107593_8ef248ee930e755856fb59a761b20ab5.pdfاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122بررسی اثرات تعاملات بین فرهنگی ساکنان و گردشگران مورد مطالعه: روستای چنشت در خراسان جنوبی497410759410.22034/fakh.2020.199618.1356FAمحمدعلی طالبیاستادیار گروه جامعهشناسی، دانشگاه پیامنور، ایران0000000168222046جواد یوسفیمربی، گروه مدیریت جهانگردی، دانشگاه پیام نور، ایرانمحمد براتیمدیر ارتباطات و روابط بین الملل شهرداری بیرجندJournal Article20190828 آثار فرهنگـی و اجتمـاعی گردشـگری بخشی از مهمترین ملاحظات توسعه گردشگری در هر منطقه بویژه در مناطق روستایی به شمار میرود. اثرگذاری و اثرپذیری فرهنگی در هر دو جامعه میزبان و میهمان گردشگری روستایی دارای اهمیت است که بسته به شـرایط اجتماعی، پذیرش یا رد آن متفاوت است. در پژوهش حاضر میزان تغییرات فرهنگی که تحت تأثیر حضور گردشگران یا مهاجرت جامعه میزبان از روستا به شهر بوده، در روستای گردشگری چنشت واقع در شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی بررسی شده است. نمونه آماری از بین 170 نفر از افراد سرپرست خانوار ساکن در روستا که قادر به پرکردن پرسشنامه بودند، به روش نمونهگیری در دسترس، در تیرماه 1395 انتخاب گردید و ضمن بررسی اسنادی، با روش پیمایش میدانی دادههای پژوهش با روش تحلیل مسیر ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد مؤلفههای تأثیرگذار در مراودات جامعه میزبان و گردشگران به ترتیب اولویت در زمینههایی مانند: تغییر الگوی مصرف، نوسازی و بازسازی مساکن، آدابورسوم، قوانین و ضوابط، پوشش، زبان و لهجه، قوانین، شغل و شیوه تغذیه بوده است. چهار عامل آدابورسوم، قوانین و ضوابط، زبان و لهجه و شغل به ترتیب بیشترین تأثیر را در مراجعه به شهرها برای ساکنان داشته است و از طرفی عواملی مانند الگوی مصرف، پوشش، تغذیه و نوسازی و بازسازی مساکن نقش بازدارنده در این میان داشته است. بهعبارت دیگر در تعامل بین گردشگران و ساکنان روستا، عوامل اخیر نهتنها در مراجعه به شهر روستاییان تأثیر نداشته بلکه بهعنوان نقاط قوت فرهنگ جامعه میزبان اثرگذاری سایر عوامل را به حداقل رسانده است.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107594_e5bcf8505ef70ddc660e0fe09c72cf69.pdfاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122کارکردهای آموزشی موقوفه حاجعبدالعلیخان در شهر بیرجند759310759710.22034/fakh.2020.212411.1382FAمرضیه فاریابیدانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی دانشگاه بیرجندمفید شاطریاستادیار گروه جغرافیا دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بیرجند0000-0002-7218-1002Journal Article20191220وقف بهعنوان یکی از احکام الهی به واسطه حمایت در ایجاد نهادهای آموزشی و مدارس، پشتوانهای جهت شکوفایی و تقویت فرهنگ اسلامی بوده است. این سنت پسندیده بهعنوان یک منبع مستمر مالی و پشتوانه مردمی جهت تداوم و پابرجایی مراکز آموزشی برای تربیت طلاب و دانش پژوهان همه اقشار جامعه بوده است. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و برپایه اسناد وقفی و منابع کتابخانهای صورت پذیرفته است، در صدد است تا با بررسی و تحلیل اسناد موقوفات حاج عبدالعلیخان تأثیر وقف را در ایجاد مدارس و در نهایت شکوفایی فرهنگی و آموزشی بیرجند تبیین نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد که یکی از دغدغههای مردم و حتی حاکمان وقت بیرجند، نبود نهادهای آموزشی و نگرانی از عقبماندگی فرهنگی بوده است که واقف (حاجعبدالعلیخان) با نکتهسنجیهای دقیق، علاوه بر حل مشکل مکان جهت برگزاری کلاسها، به هزینه طلاب، لباس و کتاب آنها نیز توجه کرده و با وقف رقبات متعدد (اموال و املاک) بر مرکز آموزشی و فرهنگی موقوفۀ خود که شامل مجموعه مسجد، مدرسه علمیه، حسینیه و آبانبار بوده، الگویی از تأسیس مراکز آموزشی و فرهنگی را برای شهر بیرجند ایجاد نموده است.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107597_3ccaf824308040fc9d20066e771f5207.pdfاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122The Citizens' perception analysis of the phenomenon of informal settlements and their inhabitants: A Case study of Mashhad cityتحلیل ادراک شهروندان از پدیده سکونتگاههای غیررسمی و ساکنان آن مورد مطالعه: شهر مشهد9512410759910.22034/fakh.2020.203668.1363FAسیمین فرو غ زادهعضو هیأت علمی سازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضویندا عیدگاهیانپژوهشگر جهاد دانشگاهی خراسان رضویJournal Article20191005These days, informal housing has become a symbol of poverty and social harm. Relying on a qualitative approach, the present article analyzes 25 interviews with Mashhad citizens who were selected by theoretical sampling method. This research seeks to explore the perception and interpretation of Mashhad citizens regarding informal settlements and their residents of these communities. Our analysis showed that the participants had a variety of perception of informal residents. Some consider them as kind and compassionate, having simple lifestyle with low expectations, hardworking and trustworthy, while from other interviewees’ point of view the informal residents are liar, lazy, delinquent, violent, aimless, and unreliable people.
Participants were aware with internal or external explanations relying on various difficulties in family, housing and infrastructure, Drug abuse, education and cultural, Livelihood and security, health and recreation, children's issues , and those related to state systems, for this purpose. They also have problems with internal or external explanations. Participants suggest that for solving or reducing the problems is not enough to rely simply on the capacity and support of state agencies, and that, addressing these problems requires participation and communication between the factors at three levels, including micro (residents of the region) middle (NGOs), and macro (government and government policy making) levelsاین روزها اسکان غیررسمی به نمادی از فقر و آسیبهای اجتماعی بدل شده است. مقالهی حاضر با اتکا به رویکرد کیفی و با تحلیل مصاحبههایی با 25 شهروند مشهدی - که به روش نمونهگیری نظری برگزیده شده بودند-، انجام شده، در صدد واکاوی ادراک و تفسیر شهروندان مشهدی نسبت به سکونتگاههای غیررسمی و ساکنان این اجتماعات است. این تحلیل نشان داد مشارکتکنندگان ذهنیت و تلقی اجتماعی متنوعی از ساکنانِ های غیررسمی دارند. گروهی آنها را بهعنوان افرادی مهربان و دلسوز، ساده زیست، کم توقع، سخت کوش و مورد اعتماد میشناسند و گروهی دیگر آنها را دروغگو، تنبل، خلافکار، خشن، بی هدف و غیرقابل اعتماد میپندارند. مشارکتکنندگان از وجود مشکلات مختلف خانوادگی، کالبدی و مسکن، اعتیاد به مواد مخدر، جمعیتی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، اخلاقی، امنیتی، بهداشتی، اقتصادی، فرهنگی و تفریحی، سیستم دولتی و زیرساختی و مسائل کودکان اطلاع داشته، برای این مشکلات تبیینهای درونی یا بیرونی نیز دارند. برآیند پیشنهادهای مشارکتکنندگان برای رفع یا تقلیل مشکلات، آن است که اتکای صِرف بر ظرفیت و حمایت سازمانهای دولتی کافی نیست و رفع این مشکلات نیازمند مشارکت و ارتباط میان سه سطح میانه (تشکلهای مردم نهاد)، خرد (ساکنان منطقه) و کلان (حاکمیت و سیاستگذاری دولتی) است.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107599_82459bb005d20955dbaae1345ada256b.pdfاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611614120191122The Application of Mysticism Statements in the Theological Reflections of Mullah Mohammad Hassan Herdengiجایگاه مضامین عرفانی در کتاب تأملات کلامیه ملامحمدحسن هردنگی12514110760010.22034/fakh.2020.207884.1372FAاکرم ناصریدکترای تاریخ ایران بعد از اسلام، مدرس دانشگاه بیرجندJournal Article20191107There is close relationship between mysticism and speech and some talkers use capability of mysticism themes for obtaining their knowledge purposes. Application of mysticism statements in speech is a main issue which is not examined thoroughly. So performing case studies in this realm and examining the activities of talkers used this approach can be helpful in detecting this approach. The current research concentrates on one of speech works of Shia scientists considers analysis and survey of mysticism approaches and their position in speech issues in order to evaluate the factors of this approach and its role in effectiveness and intricacy of speech issues. Findings of this research indicates that we can use Herdengi’s approach in speech thoughts frequently in issues like cognition ways, essence and self-existent and combined application of these concepts between mysticism-speech and historical approach. Documents of Herdengi narrations especially related to mysticism meanings are among his stylish traits. The results of this research indicate that this style of author is so effective in intricacy and effectiveness of speech issuesعلم کلام یکی از علوم مهم اسلامی است که برای درک و فهم عقاید دین اسلام پدید آمده است. متکلمین در مناظرات و مباحث کلامی به منظور دفاع از عقاید خود و غلبه بر حریف، به دانشها، مهارتها و روشهای خاصی نیاز دارند. میان عرفان و علم کلام نیز پیوندی تنگاتنگ وجود دارد و برخی از متکلمان از قابلیتهای مضامین عرفانی برای دستیابی به اهداف دانش خویش بهره بردهاند. نحوه کاربست مضامین عرفانی در کلام، از جمله مباحث درخور توجهی است که کمتر بدان پرداخته شده است؛ از اینرو، انجام مطالعات موردی در این حوزه و بررسی کار متکلمینی که از این رویکرد بهره گرفتهاند، میتواند در شناخت این رویکرد مفید فایده باشد. مقاله حاضر با تأکید بر یکی از آثار کلامی علمای شیعه (محمدحسن هردنگی) در نظر دارد که ضمن تحلیل و بررسی رویکردهای عرفانی و جایگاه آن در مباحث کلامی، شاخصههای این رویکرد و نقش آن را در تلطیف و تأثیرگذاری مباحث کلامی مورد ارزیابی قرار دهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هردنگی در کتاب خود (تأملات کلامیه) از این رویکرد به کرّات در مباحثی چون طرق معرفت، ذات و واجبالوجود بهره برده و در کاربرد این مفاهیم، رویکرد کلامی- عرفانی و رویکرد تاریخی را با هم تلفیق کرده است. استنادات حدیثی، بویژه احادیثی که متضمن معانی عرفانی است نیز از ویژگیهای سبکی مؤلف محسوب میشود که در تلطیف و تفهیم مباحث کلامی بسیار مؤثر بوده است.http://www.farhangekhorasan.ir/article_107600_21d9ae3847ea68ae4c07b59439704d3d.pdf