زهرا روشندل؛ حسن هاشمی زرج آباد؛ حمیدرضا قربانی
دوره 11، شماره 4 ، شهریور 1396، ، صفحه 53-79
چکیده
خانه های سنتی نهبندان بیشترین سازگاری را با طبیعت و اقلیم دارند. معماران با طراحی صحیح و توجه به آسایش استفاده کنندگان توانسته اند در عین سادگی، پاسخگوی نیاز ساکنین خانه ها باشند. یکی از این فضاها، ایوان می باشد که در معماری مسکونی به شکل فضایی نیمه باز، جلوی اتاق ها قرار گرفته و با کاربری های متفاوت، دسترسی به فضاهای داخلی ...
بیشتر
خانه های سنتی نهبندان بیشترین سازگاری را با طبیعت و اقلیم دارند. معماران با طراحی صحیح و توجه به آسایش استفاده کنندگان توانسته اند در عین سادگی، پاسخگوی نیاز ساکنین خانه ها باشند. یکی از این فضاها، ایوان می باشد که در معماری مسکونی به شکل فضایی نیمه باز، جلوی اتاق ها قرار گرفته و با کاربری های متفاوت، دسترسی به فضاهای داخلی را ممکن می سازد. عنصر ایوان از ویژگی های بارز و به عنوان مهمترین بخش در ساختار فضایی خانه های تاریخی نهبندان در استان خراسان جنوبی به شمار می رود که به لحاظ قدمت، دوره قاجار تا پهلوی را در برمی گیرند. از این رهگذر ابتدا به مفهوم و تاریخچه ایوان در ادوار گذشته پرداخته می شود، سپس به مطالعه و بررسی گونه شناسی ایوان و چگونگی سیر تحول ایوان بر پایه خانه های منتخب می پردازد. گردآوری اطلاعات بر مبنای پژوهش های میدانی و کتابخانه ای نگارندگان می باشد. ایوان در خانه های تاریخی نهبندان با شاخصه هایی چون قوس های جناغی و بیضی شکل، پوشش های طاق و تویزه، گهواره ای و گوشه سازی اسکنج نمود می یابد. ایوان های مرتفع تر اکثراً در ضلع شمالی و جنوبی خانه ها قرار گرفته اند. این خانه ها ضمن پاسخ گویی به نیازهای جوی و اقلیمی، رابطه مستقیمی با اصالت های فرهنگی، مذهبی و سنتی مردم دارند. بررسی ها نشان می دهد ایوان در خانه های مورد مطالعه متأثر از آثار گذشته ایرانی- اسلامی بوده و به انواع شکل های چند ایوانی و تک ایوانی با طرح های تزئینی ساده نمود پیدا می کند. بدین ترتیب، بررسی نحوه تحول و تغییر در شکل و ساختار ایوان در خانه ها و ازمنه مورد نظر از اهداف پژوهش می باشد.Traditional houses of Nehbandan have the most compatibility with the nature and climate. Architects could satisfy the needs of the inhabitants of the houses with an appropriate design and considering the comfort of users in a simple way. One of these spaces is porch locating in front of the rooms in a semi-open space in housing architecture which allows the access to the internal spaces with different uses. Porch is regarded as one of the evident features and as the most important part in the body structure of the traditional houses of Nehbandan in South Khorasan which cover from Qajar to Pahlavi in terms of dating. In this course, firstly we deal with the concept and history of porch in the past era, and then we investigate the porch typology and how porches change according to the selected houses. The data are collected according to the field and library researches of the authors. The important features of them include zigzag ovate, semicircle arches and ribbed vault and rocking coverage. Findings show that porch in the studied houses was affected by the previous works of Iran and Islam and appeared in various forms of multi-porch and uni-porch with simple decorative plans. Thus, the aim of research is to study the changing trend of form and structure of porches in houses in the target periods.Keywords: Historical Houses, Architectural,Porch ,Nehbandan, Qajar, Pahlavi
مرضیه فاریابی؛ حسن هاشمی زرج آباد؛ مفید شاطری؛ علی زارعی
دوره 11، شماره 3 ، خرداد 1396، ، صفحه 99-117
چکیده
یکی از سنت ها و خصلت های پسندیده مردم در طول ادوار مختلف اسلامی برای کسب رضای خداوند و رسیدن به کمال، سنت وقف است. نظام وقف در تاریخ جوامع اسلامی نمونه ای از برنامه ریزی پایدار در سنتی هزارساله را نشان می دهد که با مطالعه این جوامع، مجموعه بناهایی را می توان یافت که به علت اجرای سنت حسنه وقف، پایداری طولانی تری نسبت به دیگر بناها ...
بیشتر
یکی از سنت ها و خصلت های پسندیده مردم در طول ادوار مختلف اسلامی برای کسب رضای خداوند و رسیدن به کمال، سنت وقف است. نظام وقف در تاریخ جوامع اسلامی نمونه ای از برنامه ریزی پایدار در سنتی هزارساله را نشان می دهد که با مطالعه این جوامع، مجموعه بناهایی را می توان یافت که به علت اجرای سنت حسنه وقف، پایداری طولانی تری نسبت به دیگر بناها داشته اند، بدین صورت که بخشی از موقوفات صرف عزاداری و انجام امور مذهبی و بخشی دیگر صرف حفظ و نگهداری و در نهایت پایداری بنا می شد. این پژوهش که بر پایه مطالعات توصیفی- تحلیلی و با روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است، درصدد این است که اهمیت این موضوع و تأثیر آن را بر نحوه شکل گیری و پایداری حسینیه های عصر قاجار شهر بیرجند بیان کند. در این مقاله، با مطالعه و بررسی وقف نامه ی حسینیه بی بی عروس و تحلیل فضای معماری آن، تأثیرات وقف بر شکل گیری حسینیه و در نهایت، تأثیرات آن به عنوان یک عامل مهم در پایداری حسینیه بیان می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که حسینیه بی بی عروس به عنوان یکی از حسینیه های وقفی مورد بررسی و جزو یکی از عناصر اصلی و مهم تشکیل دهنده در بافت تاریخی بیرجند محسوب می شده که با مراجعه به اسناد وقفی آن، می توان دریافت که حفظ، پایداری و ماندگاری بنا جزو یکی از نیات اصلی واقف بوده و در واقع، کالبد بنا پاسخگوی نیازهای چندگونه این بنا (امور مذهبی و حفظ بنا) بوده است. در نهایت، نیت واقف بر انجام امور مذهبی و نیازمند مکانی برای عمل به این نیات، دلیلی اصلی بر پایداری کالبدی این حسینیه در شهر شده است.AbstractOne of the traditions and good characteristics of people throughout Islamic periods to attain God’s satisfaction as well as perfection, has been the tradition of endowment. Endowment system in the history of Muslim communities shows an example of sustainable planning in a thousand-year-old tradition. By studying these communities, a number of buildings can be found which have lasted longer than other buildings due to the good tradition of endowment; that is, part of the endowments was spent for holding mourning ceremonies and performing religious rites, and the other part was spent on maintaining, refurbishment and finally, stability of the building. This research which has been conducted based on a descriptive/analytic study and library and field data collection, seeks to explain the significance of this issue and its impact on the formation and stability of Qajar period Hosseiniyehs of Birjand city. In this article, by studying the endowment document of Bibi Arous Hosseiniyeh and analyzing its architectural space, the impacts of endowment on formation of the Hosseiniyeh and finally its effects as an important factor in the stability of the Hosseiniyeh are explained. Research findings indicate that Bibi Arous Hosseiniyeh has been studied as one of the endowed Hosseiniyehs and is considered one of the main and most important elements in the historical context of Birjand. By referring to its endowment documents, it can be found out that maintenance, stability and lasting of this building has been one of the main intentions of the endower. In fact, the framework of the building has met the multiple requirements of the building (religious affairs and maintenance of the building). Finally, the intention of the endower for performing religious ceremonies and the need for a place for fulfilling this intention, has been the main reason for the stability of the structure of this Hosseiniyeh in the city.
فرهاد دشتکی نیا
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 33-49
چکیده
خراسان عصر مشروطه، یکی از ایالت هایی بود که اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اخبار تحولات آن در شماره های مختلف مجله ی ملانصرالدین (1285ـ1310ش.) در قالب های مختلفی چون مقاله، سرمقاله، خبر و کاریکاتور بازتاب می یافت. یکی از مهمترین بخش های مجله ی ملانصرالدین که داده های در خور اعتنایی برای مطالعه ی تاریخ اجتماعی و فرهنگی خراسان در دوره ی ...
بیشتر
خراسان عصر مشروطه، یکی از ایالت هایی بود که اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اخبار تحولات آن در شماره های مختلف مجله ی ملانصرالدین (1285ـ1310ش.) در قالب های مختلفی چون مقاله، سرمقاله، خبر و کاریکاتور بازتاب می یافت. یکی از مهمترین بخش های مجله ی ملانصرالدین که داده های در خور اعتنایی برای مطالعه ی تاریخ اجتماعی و فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه دارد سفرنامه ای است با نام "سفرنامه ی خرمگس بیک" که در ده شماره ی مجله ی ملانصرالدین منتشر شده است. نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی بازتاب وضعیت فرهنگی و اجتماعی خراسان در این سفرنامه می پردازد. هدف این نوشتار، بررسی داده های سفرنامه ی خرمگس بیک درباره ی وضعیت اجتماعی ـ فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه است. نویسنده ی سفرنامه، جلیل محمدقلی زاده (1244ـ1310ش.)، مدیر و سردبیر مجله ی ملانصرالدین و عبدالرحیم بیک حق وردیف (1249ـ1312 ش.)، از نویسندگان مجله ملانصرالدین است. نتیجه ی بررسی نشان می دهد که در این سفرنامه، اطلاعات ارزشمندی درباره ی نحوه ی سفر به مشهد از قفقاز و دشواری های آن (وضعیت راه ها، مشکل تذکره، مأموران مرزی و گمرکی)، سیمای فیزیکی شهرهای قوچان و مشهد، مسأله ی آب در این دو شهر، نهادهای اقتصادی و مؤسسات خدماتی مشهد (بازار، تلگراف خانه و حمام ها)، وضعیت بهداشتی مشهد (بهداشت آب، بهداشت حمام ها و بهداشت عمومی)، گروه های اجتماعی (معرفی اصناف، مشاغل و حرفه های بازار مشهد و نیز گروه های سربار اجتماعی)، فرنگیان مقیم مشهد و انجمن ها و نهادهای آنها در این شهر، مدارس دینی، طلاب و تعلیمات آنها، باورهای دینی و گاه خرافی مردم درباره ی برخی پدیده های اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و از طرفی هم باید اشاره کرد که رویکرد نویسندگان، انتقادی است.AbstractKhorasan of Constitutional Era was one of the states that its social and cultural situation and news of its developments was reflected in different volumes of Molla Nasreddin magazine in a variety of forms such as articles, editorials, news and caricature. One of the most important parts of Molla Nasreddin magazine which contains worthy data for the study of social and cultural history of Khorasan in the constitutional period, is an itinerary with the name of “Kharmagas(Horsefly)-Beyk Itinerary” which had been published in ten volumes of Molla Nasreddin magazine. The present paper examines how cultural and social status of Khorasan is reflected in this itinerary. The purpose of this paper is to review data of Kharmagas-Beyk Itinerary on the socio-cultural status of Khorasan in constitutional period. The author of the itinerary is Jalil Mohammad Gholizdeh (1866- 1932 AD), director and editor of “Molla Nasreddin” magazine and Abdorrahim-Beyk (1906-1931 AD) is a co-author of Molla Nasreddin magazine. The results show that this itinerary provides valuable information on how to travel to Mashhad from the Caucasus and its difficulties (the state of roads, issue of ID cards, border guards and customs officers), physical appearance of Ghoochan and Mashhad cities, the problem of water in these cities, economic institutions and service institutions of Mashhad city (market, telegraph and bathhouses), health status of Mashhad (health of water, bathhouses and public health), social groups (the introduction of trades, jobs and professions of Mashhad market as well as social obtrusive groups), the foreign residents in the city of Mashhad and associations and institutions, religious schools, students of theology and their education and religious and sometimes superstitious beliefs of people about some social and cultural phenomena. On the other hand it must be pointed out that the authors’ approach, is critical.Keywords: Mashhad, Ghoochan, Molla Nasreddin, Itinerary, Jalil Mohammad Qolizadeh ,Qajar.
علی نجف زاده
دوره 9، شماره 3 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 103-130
چکیده
اسحاق زایی ها از قبایل ابدالی بودند که در اطراف قندهار زندگی می کردند و همزمان با تثبیت حکومت قاجار و قدرت گرفتن محمود شاه، بر لاش و جوین مسلط شدند و شاه پسندخان توانست قلعه های لاش و جوین را بازسازی کند. سردار احمدخان اسحاق زایی همزمان با میرعلمخان حاکم قاینات، قدرت این خاندان را به اوج رساند. اگرچه او در جنگ قاجارها و افغان ها قلمروش ...
بیشتر
اسحاق زایی ها از قبایل ابدالی بودند که در اطراف قندهار زندگی می کردند و همزمان با تثبیت حکومت قاجار و قدرت گرفتن محمود شاه، بر لاش و جوین مسلط شدند و شاه پسندخان توانست قلعه های لاش و جوین را بازسازی کند. سردار احمدخان اسحاق زایی همزمان با میرعلمخان حاکم قاینات، قدرت این خاندان را به اوج رساند. اگرچه او در جنگ قاجارها و افغان ها قلمروش را از دست داد، ولی بعدها توانست آن را بهدست آورد و بهعنوان مهمترین حاکم محلی سیستان ظاهر شود. او توانست با میرعلمخان رقابت کند و پس از تجزیهی هرات با کمک امرای افغان و انگلیسی ها لاش و جوین را به قلمرو ایران برگرداند. در این مقاله خاستگاه اسحاق زایی ها و نحوهی به قدرت رسیدن آن ها در لاش و جوین، رابطه با دربار قاجار و تأثیر مسألهی هرات بر موقعیت این خاندان، رابطه با میرعلم خان حاکم قاینات در زمان جنگ هرات و پیامدهای آن، علل تجزیهی لاش و جوین از ایران، موضعگیری در حکمیت گلدسمید و اثرات آن، علل ناکامی ایران در الحاق دوبارهی لاش و جوین به سیستان در زمان جانشینان سردار احمدخان و رابطهی اسحاق زاییها با شوکتالملک ها مورد بررسی قرار می گیرد. اسناد و مدارک موجود نشان می دهد با اینکه میرعلمخان توانست منطقه لاش و جوین را تصرف و با سردار احمدخان اسحاق زایی معاهده صلح امضاء کند، ولی ضعف سیاسی ایران در مقابل زیادهخواهی افغان ها و انگلیسی ها باعث جدایی آن منطقه از قاینات شد و بعد از مرگ سردار احمدخان نیز علیرغم وجود فرصت هایی طرح الحاق این منطقه به ایران عملی نشد.
ادبیات و علوم انسانی
علی نجف زاده؛ محمدحسن الهی زاده
چکیده
خطوط تلگراف یکی از مهم ترین و سریع ترین وسایل ارتباط همگانی در دوره قاجار بود. با تأسیس تلگراف خانه در نقاط مختلف دور و نزدیک، اخبار و گزارش ها سریع تر مبادله شد و تصمیم گیری ها و واکنش ها سریع انجام گرفت. خط تلگراف در شرق ایران ابتدا در سال 1293ق. به مشهد رسید و سپس شاخه های فرعی آن به سرخس، سیستان و درگز کشیده شد و نقاط مرزی و دورافتاده ...
بیشتر
خطوط تلگراف یکی از مهم ترین و سریع ترین وسایل ارتباط همگانی در دوره قاجار بود. با تأسیس تلگراف خانه در نقاط مختلف دور و نزدیک، اخبار و گزارش ها سریع تر مبادله شد و تصمیم گیری ها و واکنش ها سریع انجام گرفت. خط تلگراف در شرق ایران ابتدا در سال 1293ق. به مشهد رسید و سپس شاخه های فرعی آن به سرخس، سیستان و درگز کشیده شد و نقاط مرزی و دورافتاده را به مراکز قدرت متصل کرد. یکی از مهم ترین خطوط تلگراف شرق ایران خط مشهد- سیستان بود که در سال 1320ق. تأسیس شد. ایجاد خط تلگراف از مشهد به سیستان به خاطر دوری مسافت و شرایط اقلیمی، مشکلات زیادی داشت. تفاوت نگرش روس و انگلیس نسبت به ایجاد این خط ارتباطی، شکل همکاری حکام قاینات و سیستان از دیگر مسائل پیش رو در این طرح بزرگ بود. نحوه تأمین و آماده کردن تیر تلگراف در مسیر خط، تدارک وسایل حمل و نقل، تأمین کرایه حمل و نقل، تعیین محل تلگراف خانه و محل اقامت اعضای هیأت سیم کشی، عبور از مناطق کویری خراسان و قائنات، باتلاق اطراف دریاچه هامون و شیوه محافظت از سیم های تلگراف، از جمله مسائل و مشکلاتی بود که در هنگام سیم کشی پیش آمد که در این مقاله، مسائل فوق با تکیه بر اسناد مورد بررسی قرار می گیرد.