سید شمس الدین نجمی؛ علیرضا رحیمی
دوره 9، شماره 3 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 131-151
چکیده
با تأملی در تاریخ دو شهر بخارا و سمرقند، می توان دریافت که این شهرها، همزمان با ایران قبل از اسلام، از بزرگترین شهرهای ایالت سغد (سغدیانای باستانی) در حوزه ی رود زرافشان (رودسغد) و منطقه ی ماوراءالنهر بوده اند. بدون تردید اهمیت این دو شهر، طی قرون متمادی قبل و بعد از اسلام به اعتبارِ قرارگرفتن آنها در محل برخورد شاهراه های مهم بازرگانی ...
بیشتر
با تأملی در تاریخ دو شهر بخارا و سمرقند، می توان دریافت که این شهرها، همزمان با ایران قبل از اسلام، از بزرگترین شهرهای ایالت سغد (سغدیانای باستانی) در حوزه ی رود زرافشان (رودسغد) و منطقه ی ماوراءالنهر بوده اند. بدون تردید اهمیت این دو شهر، طی قرون متمادی قبل و بعد از اسلام به اعتبارِ قرارگرفتن آنها در محل برخورد شاهراه های مهم بازرگانی بود. در نیمه ی نخست قرن اول هجری، مسلمین به دنبال فتح خراسان و نواحی مختلف ماوراءالنهر به این شهرها قدم نهادند. عمده ی لشکرکشی های سرداران اموی به این شهرها تا زمان قتیبه بن مسلم باهلی (86- 96 هـ.ق.) شیوه ی تاخت و تازهای سرحدی و پراکنده ای را داشت که سرداران عرب تنها به فتح شهرها و کسب غنایم بسنده می کردند. ولی با روی کار آمدن قتیبه، فتوحات اعراب به اوج خود رسید و لشکریان اعراب مسلمان به نهایت پیشروی دراین شهرها دست یافتند. در همین راستا، نوشتار حاضر بر آن است تا روند ورود اسلام به این مناطق را مورد تبیین قرار داده و علل تأثیرگذار در این ورود تدریجی را واکاوی نماید. به نظر می رسد عمده ی حکام این شهرها علی رغم مقاومت های اولیه، به مرور در برابر اعراب به مصالحه و تسلیم رضایت دادند و بدین طریق، مناصب حکومتی خود را حفظ نمودند. ولی ساکنان این شهرها تا آخرین لحظات به مخالفت با حکومت اعراب ادامه دادند و در نتیجه، این شهرها را به کانون های جنبش ضد اموی مبدل ساختند.
تاریخ ایران
علی اکبر عباسی
چکیده
پس از ورود اسلام به ایران، اعراب در شهرهای زیادی به ویژه در خراسان اسکان یافته و به صورتی مسالمت- آمیز با بومیان زندگی میکردند. موضوع ارتباط آنان با هم، نهایتاً منجر به ازدواجهایی بین دو گروه شد. دیدگاه دین اسلام در ارتباط با ازدواج نژادهای مختلف با دید ایرانیان و اعراب یکسان نبود. تحلیل ارتباط و انس اعراب اسکان یافته در خراسان ...
بیشتر
پس از ورود اسلام به ایران، اعراب در شهرهای زیادی به ویژه در خراسان اسکان یافته و به صورتی مسالمت- آمیز با بومیان زندگی میکردند. موضوع ارتباط آنان با هم، نهایتاً منجر به ازدواجهایی بین دو گروه شد. دیدگاه دین اسلام در ارتباط با ازدواج نژادهای مختلف با دید ایرانیان و اعراب یکسان نبود. تحلیل ارتباط و انس اعراب اسکان یافته در خراسان با بومیان آن ناحیه و روند فراز و نشیبها و تبعات آن موضوع این مقاله است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی می باشد. با اینکه دین اسلام و سیره پیامبر(ص) تعصب و برتری طلبی نژادی را محکوم مینمود اعراب فاتح در ابتدا دید خوبی نسبت به ازدواج با بومیان بویژه زن دادن به آنان نبودند، ولی تدریجاً این حس حداقل در بین گروههایی از آنان کم رنگ گردید به خصوص که اعراب نمیتوانستند جدا از بومیان به زندگی خود ادامه دهند و آموزههای دینیشان نیز خلاف تعصبات قبیلهای بود و سابقه تمدنی ضعیف تری از مغلوبین داشتند و آن را انکار هم نمی کردند. بر اثر ازدواجها بین عرب و عجم دو رگههایی که بعضاً شخصیتهایی مهم هم در بین آنان بود، پیدا شدند.