اکرم ناصری
چکیده
علم کلام یکی از علوم مهم اسلامی است که برای درک و فهم عقاید دین اسلام پدید آمده است. متکلمین در مناظرات و مباحث کلامی به منظور دفاع از عقاید خود و غلبه بر حریف، به دانشها، مهارتها و روشهای خاصی نیاز دارند. میان عرفان و علم کلام نیز پیوندی تنگاتنگ وجود دارد و برخی از متکلمان از قابلیتهای مضامین عرفانی برای دستیابی به اهداف ...
بیشتر
علم کلام یکی از علوم مهم اسلامی است که برای درک و فهم عقاید دین اسلام پدید آمده است. متکلمین در مناظرات و مباحث کلامی به منظور دفاع از عقاید خود و غلبه بر حریف، به دانشها، مهارتها و روشهای خاصی نیاز دارند. میان عرفان و علم کلام نیز پیوندی تنگاتنگ وجود دارد و برخی از متکلمان از قابلیتهای مضامین عرفانی برای دستیابی به اهداف دانش خویش بهره بردهاند. نحوه کاربست مضامین عرفانی در کلام، از جمله مباحث درخور توجهی است که کمتر بدان پرداخته شده است؛ از اینرو، انجام مطالعات موردی در این حوزه و بررسی کار متکلمینی که از این رویکرد بهره گرفتهاند، میتواند در شناخت این رویکرد مفید فایده باشد. مقاله حاضر با تأکید بر یکی از آثار کلامی علمای شیعه (محمدحسن هردنگی) در نظر دارد که ضمن تحلیل و بررسی رویکردهای عرفانی و جایگاه آن در مباحث کلامی، شاخصههای این رویکرد و نقش آن را در تلطیف و تأثیرگذاری مباحث کلامی مورد ارزیابی قرار دهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هردنگی در کتاب خود (تأملات کلامیه) از این رویکرد به کرّات در مباحثی چون طرق معرفت، ذات و واجبالوجود بهره برده و در کاربرد این مفاهیم، رویکرد کلامی- عرفانی و رویکرد تاریخی را با هم تلفیق کرده است. استنادات حدیثی، بویژه احادیثی که متضمن معانی عرفانی است نیز از ویژگیهای سبکی مؤلف محسوب میشود که در تلطیف و تفهیم مباحث کلامی بسیار مؤثر بوده است.