مقاله پژوهشی
فضل الله براقی
چکیده
تعیین حدود مرزهای شرقی ایران، با فشار انگلستان به منظور ایجاد کمربند حایل برای حفاظت از هندوستان صورت گرفت. در شرایطی که انگلستان در اوج قدرت بود، ایران در نهایت ضعف ساختاری و فساد اداری و انحطاط اخلاقی در سایه استبداد ناصری، قرار داشت. در تعیین مرزهای شرقی، شاه و کارگزارانش با وجود تمایل بسیار به حفظ مرزهای تاریخی، به دلایل مختلف، ...
بیشتر
تعیین حدود مرزهای شرقی ایران، با فشار انگلستان به منظور ایجاد کمربند حایل برای حفاظت از هندوستان صورت گرفت. در شرایطی که انگلستان در اوج قدرت بود، ایران در نهایت ضعف ساختاری و فساد اداری و انحطاط اخلاقی در سایه استبداد ناصری، قرار داشت. در تعیین مرزهای شرقی، شاه و کارگزارانش با وجود تمایل بسیار به حفظ مرزهای تاریخی، به دلایل مختلف، از جمله تصمیم انگلستان به جداکردن قسمتهای بزرگی از ایران، عدم کارایی و شناخت کارگزاران ایرانی در زمینه تعیین مرزها، سیاست کلی دولت ایران مبنی بر حفظ مناسبات حسنه با انگلستان و دادن امتیاز برای مقابله با خطر روسیه، قادر به حفظ تمامیت ارضی ایران نشدند. هدف این مقاله روشنکردن نقش بازیگران ایرانی در جهت تعیین حدود مرزهای شرقی طی "حکمیت گلداسمید" است. سؤالی که این مقاله به آن میپردازد این است: آیا بازیگران ایرانی در تعیین مرزهای شرقی طی حکمیت گلداسمید، در چارچوب منافع ملی عمل کردهاند؟ انگلستان برای پیشبرد اهداف استعماری خود، ناصرالدینشاه را تطمیع و سپهسالار را جایگزین میرزا سعیدخان کرد. میرزا معصومخان که همانند دایی خود، میرزا سعیدخان، به روسها تمایل داشت، با کمک امیر حشمتالملک عَلم سوم- با وجود تمایلات انگلیسی به دلیل به خطر افتادن منافع مادی خود- به کارشکنی پرداخت. این کارشکنی سبب شد میرزا ملکمخان بدون حضور در سیستان، تنها برای امضای حکمیت، جایگزین میرزا معصومخان شود. در نهایت حکمیت با وجود نارضایتی ایران و افغانستان همانگونه که مدنظر انگلستان بود خاتمه یافت. روش تحقیق در نوشتار حاضر روش تاریخی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی است.
مقاله پژوهشی
مصطفی رضائی؛ مریم محمدی
چکیده
غزنه کهن با پیشینه فرهنگی غنی، منطقهای است باستانی که در شرق ایران فرهنگی قرار دارد. این منطقه از قرن سوم تا ششم هـ. ق. تحولات بزرگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به خود دیده و در گذر زمان عرصه تاختوتاز سلسلههای قدرتمند بودهاست. در منابع تاریخی، همواره از غزنه بهعنوان یکی از گذرگاههای اصلی در حد واسط خراسان و هند یاد شدهاست. ...
بیشتر
غزنه کهن با پیشینه فرهنگی غنی، منطقهای است باستانی که در شرق ایران فرهنگی قرار دارد. این منطقه از قرن سوم تا ششم هـ. ق. تحولات بزرگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به خود دیده و در گذر زمان عرصه تاختوتاز سلسلههای قدرتمند بودهاست. در منابع تاریخی، همواره از غزنه بهعنوان یکی از گذرگاههای اصلی در حد واسط خراسان و هند یاد شدهاست. هدف از این پژوهش، بررسی مهمترین آثار غزنه در عهد غزنویان با تکیه بر شواهد باستانشناسی و منابع تاریخی است. مهمترین ویژگیهای شهرسازی غزنه و سهم این شهر از فتوحات غزنویان در شکوفایی و رونق آن، اصلیترین پرسشهای این پژوهش است که باید به آن پاسخ داده شود. پژوهش پیش رو، به روش تاریخیـ توصیفیـ تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای صورت گرفتهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که از جمله دلایلی که موجب شد این شهر در دوره فرمانروایی حاکمان غزنوی متحول شود، ثروت هند بوده که جایگاه ویژهای در شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و شهرسازی غزنه داشتهاست. موقعیت غزنه بر سر راه تجاری هند، با بازارها و کاروانسراها، آن را بهعنوان یک بارانداز تجاری مطرح کرده بود. این شهر در سدههای نخستین اسلامی با توجه به شکلگیری حکومت مستقل ترک نژاد غزنوی، شاهد تحولات هنری و شهرسازی ویژهای بودهاست؛ احداث میدان اجتماعات، کاخها، منارهها، باغهای حکومتی و خصوصی و مساجد باشکوه از جمله این موارد است. بنابر نتایج تحقیق، غزنه کهن در شمال شرقی، جنوب شرقی و غربی شهر امروزی غزنه گسترده بوده است.
مقاله پژوهشی
محمد حسن شربتیان؛ فهیمه آذرنیا
چکیده
توانمندی در بهدستآوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسائل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیمهای درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف میشود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مؤلفههای آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامتمحور کاکرهام، متأثر از فرصتها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری ...
بیشتر
توانمندی در بهدستآوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسائل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیمهای درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف میشود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مؤلفههای آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامتمحور کاکرهام، متأثر از فرصتها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری از سواد سلامت استفاده شدهاست. از رویکرد کمیمحور، راهبرد پیمایش از نوع توصیفی، در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد استفاده شدهاست. بر اساس فرمول کوکران، 800 نفر مبتنی بر روش نمونهگیری متناسب با حجم هر منطقه، انتخاب شده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده سواد ایرانیان اطلاعات جمعآوری شدهاست. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 921/0 در حد قوی بهدست آمدهاست. نتایج نشان داد که از نظر جنسیت، تقریباً پاسخگویان با هم برابر بودهاند. میانگین سنی پاسخگویان برابر با 31/37 سال بودهاست. وضعیت میانگین مؤلفههای سواد سلامت عملکردی، ارتباطیـ تعاملی، پایه و انتقادی، به ترتیب حائز اهمیت بودهاست. نتایج مقایسه میانگین گروههای تحصیلی، سنی و مناطق شهری با متغیر و مؤلفههای مورد مطالعه در حد متوسط روبه بالا بودهاست. نتایج آزمون فریدمن بیانگر این است که مؤلفههای سواد عملکردی، پایه، ارتباطیـ تعاملی و انتقادی با بیشترین میانگین و با مقدار مجذور کای برابر با 059/120 در سطح خطای کوچکتر از 05/0 بهدست آمدهاست که به لحاظ آماری با اطمینان 95/0 میانگین مؤلفهها، تفاوت معناداری در سبک زندگی سلامتمحور پاسخگویان وجود دارد. در نهایت سواد سلامت بهعنوان مؤلفه شناختی و متأثر از انتخابها و موقعیتها در زندگی به افزایش کیفیت زندگی، ارتقای سبک زندگی سالم، کاهش خطرات سلامتی و مهارتهای خودمراقبتی منتهی میگردد.
مقاله پژوهشی
سید مرتضی غیور باغبانی؛ معین حیدری اقدم؛ فائزه حامد همراهیان؛ منیره یگانه مفرد
چکیده
صنعت گردشگری بهعنوان یکی از صنایع بزرگ و متنوع جهانی، مهمترین منبع درآمد و اشتغالزایی برای بسیاری از کشورهای دنیا بهشمار میرود. ایران جزء 10 کشور برتر جهان از لحاظ برخورداری از جاذبههای گردشگری، جزء 5 کشور دنیا از لحاظ دارابودن تنوع گردشگری و جزء 3 کشور اول جهان از نظر محصولات مرتبط با صنایع دستی و تنوع آن است. بنابراین، ...
بیشتر
صنعت گردشگری بهعنوان یکی از صنایع بزرگ و متنوع جهانی، مهمترین منبع درآمد و اشتغالزایی برای بسیاری از کشورهای دنیا بهشمار میرود. ایران جزء 10 کشور برتر جهان از لحاظ برخورداری از جاذبههای گردشگری، جزء 5 کشور دنیا از لحاظ دارابودن تنوع گردشگری و جزء 3 کشور اول جهان از نظر محصولات مرتبط با صنایع دستی و تنوع آن است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارائه راهبردهای جذب گردشگر خارجی در شهر مشهد با استفاده از مدل استراتژیک SOAR میباشد. این پژوهش از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و همچنین، روش پژوهش، کیفی و ابزار پژوهش، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه است. نمونه آماری شامل 13 نفر از مدیران سازمان گردشگری، مدیران مراکز تجاری، اقامتی و گردشگری است که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. به منظور سنجش روایی، از روایی صوری و محتوا و برای سنجش پایایی از توافق دو کدگذار استفاده شدهاست. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق عوامل چهارگانه در مدل استراتژیک SOAR انجام شد که به وسیله آن راهبردهای افزایش جذب گردشگر خارجی در شهر مشهد استخراج گردید. نتایج پژوهش منجر به استخراج 11 راهبرد شد که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. معرفی شهر مشهد بهعنوان قطب گردشگری حلال، 2. تقویت روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با سایر کشورهای اسلامی؛ بویژه کشورهای همسایه، 3. توسعه شهری و ارتقای رضایتمندی شهروندان و 4. بسترسازی جهت افزایش سرمایهگذاری خارجی و تسهیل مبادلات ارزی. در انتها نیز برای هر راهبرد، برنامههای عملیاتی مرتبط با آن ارائه شدهاست.
مقاله ترویجی
شهین فارابی
چکیده
حملات ازبکان و نزول بلاهای طبیعی، ازجمله آسیبهایی است که خراسان عهد صفوی در معرض پیامدهای نامطلوب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن قرار گرفت. علیرغم اهمیت خراسان بهعنوان پایگاه تشیع و اقدامات عمرانی شاهان صفوی نسبت به مرمت ویرانیهای ناشی از وقایع مذکور، توسعه استعدادهای بالقوه این منطقه تا حدود زیادی به تأخیر افتاد و شرایط ...
بیشتر
حملات ازبکان و نزول بلاهای طبیعی، ازجمله آسیبهایی است که خراسان عهد صفوی در معرض پیامدهای نامطلوب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن قرار گرفت. علیرغم اهمیت خراسان بهعنوان پایگاه تشیع و اقدامات عمرانی شاهان صفوی نسبت به مرمت ویرانیهای ناشی از وقایع مذکور، توسعه استعدادهای بالقوه این منطقه تا حدود زیادی به تأخیر افتاد و شرایط به گونهای شد که در سالهای پایانی حکومت صفویان، خراسان به دلیل هممرزبودن با هرات و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این حوادث، نخستین منطقهای بود که مورد هجوم افغانها قرار گرفت. در حوزه تاریخنگاری صفوی، برخی از تواریخ دودمانی، به تناسب میزان وابستگیهای دیوانی خود، بویژه در دستگاه شاهطهماسب و شاهعباس اول، گزارشهایی درباره این رویدادها به شکلهای مختلف ارائه دادهاند. پژوهش پیش رو، با روش تاریخی بر پایه منابع کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی به دنبال روشنکردن زوایا و ابعاد توجه مورخان این تواریخ به چالشها و مشکلات اجتماعی ناشی از جنگها و بلاهای طبیعی خراسان در این برهه زمانی است که بیشتر حاصل مشاهدات عینی آنها بوده و شغل دیوانی اغلب این مورخان، در چگونگی ثبت پیامدهای این حوادث مؤثر بودهاست. یافتههای این بررسی نشان میدهد اگرچه به دنبال این رویدادها کاهش جمعیت و رکود کشاورزی و اقتصادی در کوتاه مدت در شهرهای خراسان بهوجود آمد؛ اما شاهان صفوی بویژه از زمان شاهطهماسب به بعد، با توجه به اعتقادات شیعی که نسبت به شهرهای مقدس مذهبی خراسان خصوصاً مشهد داشتند، در درازمدت تلاشهای زیادی جهت مرمت و بازسازی این ویرانیها در آستان مقدس امامرضا (ع) صورت دادند.
مقاله پژوهشی
جواد میکانیکی؛ زهرا شیرزور علی آبادی؛ فاطمه قاسمی
چکیده
زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینهها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعالتری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا میکنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیانهای ...
بیشتر
زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینهها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعالتری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا میکنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیانهای محیطی میباشند و با چالشهای اقتصادی و شغلی روبهرو هستند، بهمنظور جلوگیری از مهاجرت روستاییان و آسیبپذیری زنان و مقابله با شرایط اقتصادی فعلی، باید به سمت توانمندکردن مردم، بویژه زنان از طریق کسبوکار خانگی گام برداشت. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کسبوکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان درمیان میپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش پیمایشی است. ابزار جمعآوری دادهها براساس پرسشنامه محققساخته است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای کسبوکار خانگی برابر با 89 نفر در بخش مرکزی شهرستان درمیان است. محاسبات آماری دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده و جهت ارزیابی تعامل بین متغیرها، از معادلات ساختاری استفاده شدهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین کسبوکار خانگی با توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و بین نوع کسبوکار با توانمندسازی اجتماعی، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ ولی بین نوع کسبوکارخانگی با توانمندسازی اقتصادی رابطه مثبتی وجود ندارد که با توجه به تحقیقات میدانی میتوان دلایل آن را خریداری بعضی از محصولات کسبوکارهای خانگی توسط افراد و سازمانها به قیمت خیلی پایین، اشباع یک نوع کسبوکار در بعضی از روستاها، عدم همکاری با بیمه برای مقابله با بحرانها و حوادث، عدم تجربه و آموزش نداشتن مشتری زیاد دائمی برای برخی از کسبوکارها دانست.