اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121گونهشناسی الگوهای معاصر مسکن روستایی و ارتباط آن با اقلیم (مطالعه موردی: روستای کَنگ مشهد)73012591310.22034/fakh.2021.226541.1398FAفرزانه بی مکردانشجوی دکتری گروه هنر و معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایرانرضا میرزاییاستادیار گروه هنر و معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایرانسید مهدی مداحیاستادیار دانشکده گروه معماری، موسسه آموزش عالی خاوران، مشهد، ایراناحمد حیدریاستادیار گروه هنر و معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی ، بیرجند، ایرانJournal Article20200411امروزه شناخت معماری مسکن روستاها حائز اهمیت میباشد، زیرا الگوهای فضایی معماری آنها در تعامل با اقلیم و محیط شکل گرفته و دارای رابطه تنگاتنگی با خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ساکنین خود میباشند. این مطالعه در نظر دارد، به بررسی مسکن روستای کَنگ واقع در شهر مشهد، بهعنوان یک مجموعه آمیخته با طبیعت بپردازد، زیرا تفاوت در خرده اقلیمهای این منطقه سبب بهوجود آمدن گونههای مختلف مسکن شده است که دارای ساختار ارزشمند معماری در بهینهسازی انرژی نیز میباشند. روش مطالعه این مقاله بهصورت کیفی بوده و اطلاعات بر اساس نظریهای برخاسته از دادهها، مطالعه موردی و اسنادی، مصاحبه و مشاهده بهدست آمده است. بدین لحاظ این مقاله عوامل متعددی چون اقلیم، مصالح و فنون ساخت و ... را که موجب بهوجود آمدن این نوع معماری شده است، مورد بررسی قرار میدهد. نتایج تحقیق نشان میدهد پنج گونه مختلف با توجه به اقلیم سرد منطقه در بافت خانهها وجود دارد که منتج از تأثیر الگوهای معمارانه سازگار با معیارهای اقلیمی- محیطی میباشند و یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر الگوی مسکن، فضای حیاط است که در پنج الگوی متفاوت ساختاری حیاط سرپوشیده، حیاط مستقل (باز- نیمه باز)، حیاط بام (پلکانی)، حیاط مشترک، بدون حیاط نمایان گردیده است. همچنین از مشابهت ساختاری خانهها و نحوه عملکرد عناصر معماری بهکار رفته در آنها میتوان نتیجه گرفت که اصول ثابت سامانههای حرارتی به کمک بهرهگیری از انرژی طبیعی و خورشیدی برای تأمین آسایش حرارتی، بسیار مؤثر بودهاند.اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121بررسی ویژگی های تاریخ نگاری سبک خراسانی در دوره غزنوی315612591610.22034/fakh.2021.257803.1430FAمجتبی خلیفهاستادیار گروه تاریخ دانشگاه بیرجندستاره غفاری بیجاردانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه بیرجندJournal Article20201117تاریخنگاری ایران در دوره اول حکومت غزنوی (351ـ431ق.) بهدلیل پیدایش مورخان بزرگی که سنت تاریخنویسی و گرایشهای آن را دگرگون کردند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. طی قرون چهارم و پنجم با برآمدن ادیبان و دبیرانی بزرگ در جامهی تاریخنویس، تاریخنگاری ایرانی و اسلامی از دست محدثان بیرون آمد و در قامت دانشی غیروابسته مطرح گردید. در آن هنگام خراسان بهعنوان مرکزی علمی ـ فرهنگی بازیگری بیهمتا در شکلگیری شیوه جدید تاریخنگاری بود و بیشتر مورخانی چون ثعالبی، بیهقی و گردیزی از اهالی یا مانند عتبی رشدیافته و علمآموخته آن دیار قلمداد میشدند؛ از اینرو در این نوشتار از تاریخنگاری غزنوی با سرواژه تاریخنگاری سبک خراسانی یاد شده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی، آثار تاریخنگارانه عصر غزنوی را بررسی خواهد کرد، کوشیده است ویژگیهای تاریخنگاری مورخان خراسانی که بیشترین اثربخشی را بر روند تاریخنگاری این عصر و تاریخنویسان پس از خود داشتهاند، بررسی نماید. طی این بررسی میتوان سه ویژگی برجسته را در تاریخنگاری عصر غزنوی یافت: رشد نگرش فرهنگی و اجتماعی در تاریخنگاری؛ ظهور تبیینهایی تاریخی که به تاریخنگاری عقلانی انجامیده و افزایش نگاه نقادانه به منابع تاریخی، اشخاص و عملکردهای سیاسی در روزنه دید مورخان این دوره.اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121نقش پیشبینیکننده سرمایه اجتماعی در سلامت اجتماعی کارکنان (مورد مطالعه: ادارههای پست استان خراسان جنوبی)579412591210.22034/fakh.2021.219968.1389FAفاطمه زین الدینی میمندمربی گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور خراسان جنوبیافسانه عبدلیاستادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه لرستانJournal Article20200226وجود سرمایه اجتماعی، حافظ سلامتی است. افرادی که در شبکهای از حمایت، اعتماد عمومی، اطلاعات و هنجارها زندگی میکنند، منابعی در اختیار دارند که بر سلامت آنها اثر میگذارد. هدف این مطالعه نقش سرمایه اجتماعی در پیشبینی سلامت اجتماعی است که از دیدگاه فوکویاما (سرمایه اجتماعی) و دیدگاه کییز (سلامت اجتماعی) بهعنوان مبنای نظری استفاده شدهاست. رویکرد این پژوهش کمّی محور و از نوع پیمایش (توصیفی- همبستگی) است. جامعه آماری و حجم نمونه، کلیه کارکنان ادارات پست خراسانجنوبی هستند که به صورت تمامشماری، برای حجم نمونه انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری یافتهها پرسشنامههای استانداردشده سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) و سلامت اجتماعی کییز (1998) است. ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برای سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی برابر با 952/0 و 646/0 به دست آمدهاست. تحلیلها با استفاده از نرمافزارهای SPSS ویراست 22 و نرمافزار آموس (AMOS) ویراست 24 انجام شدهاند. یافتههای آمار توصیفی حاکی از آناست که از نظر پاسخگویان، میانگین متغیرهای سلامت اجتماعی (2/54%) و سرمایه اجتماعی (8/50%) متوسط به دست آمدهاست. بر اساس فرضیهها بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (ساختاری، شناختی و ارتباطی)، جهت تحقق و تقویت سلامت اجتماعی، رابطه مثبت و معنیداری وجود داشته است (01/0>p). بر اساس نتایج بتای مدل رگرسیونی مؤلفههای ارزشها، همکاری، روابط، شبکهها، اعتماد و تعهد، به ترتیب به بهترین وجه، متغیر ملاک را تبیین کردهاند و مقدار ضریب همبستگی (R) سرمایه اجتماعی 447/0 بهدست آمده که نشان از مؤلفههای متغیر رابطه همبستگی نه چندان قوی با سلامت اجتماعی بوده است. در نهایت نزدیک به 20% از کل تغییرات میزان سلامت اجتماعی، متأثر از نقش پیشبینیکننده سرمایه اجتماعی و مؤلفههای سازمانی آن بوده است.اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121بررسی مقایسه ی شاخص های حکمروایی مطلوب روستایی (مورد مطالعه: شهرستان بیرجند)9511812591410.22034/fakh.2021.236978.1409FAمحمود فال سلیماندانشیار گروه جغرافیا دانشگاه بیرجندمفید شاطریدانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه بیرجند0000-0002-7218-1002نرگس خسرویدانش آموخته کارشناسی ارشد جغرافیا دانشگاه بیرجندJournal Article20200627امروزه، موضوع حکمروایی روستایی یکی از مباحث مورد توجه محققان و سیاستگذاران توسعه میباشد. کاربرد این مفهوم در حوزه مطالعات و اقدامات در مناطق روستایی، همراه با تاًکید بر ویژگیها و اصولی چون ایجاد پیوند و همکاری میان بخشهای گوناگون مؤثر بر توسعه پایدار، همکاری میان قلمروها و محدودههای مدیریتی و سیاسی، افزایش توجه به مشارکت پایدار روستاییان، ترسیم اهداف و چشماندازهای مشارکتی، توجه به مزیتهای محلی و رقابتی، ظرفیتسازی و ارتقای توانمندی روستاییان و ... بوده است. نقش حکمروایی در سطح روستاها به دلایلی از جمله عدم مشارکت ساکنان در اجرای امور، سیاستهای بخشینگر و از بالا به پایین، تکثرگرایی مدیریتها، موازیکاری ارگانها و ... بسیار کمرنگ میباشد. این بررسی، یک تحقیق اسنادی و پیمایشی، با ماهیت، توصیفیـتحلیلی و هدف کاربردی است که در پی بررسی تطبیقی بین حکمروایی مطلوب در نواحی روستایی استان خراسان جنوبی کشور ایران میباشد. فرآیند نمونهگیری متمرکز بر جامعهی آماری شامل همهی سرپرستان خانوارهای ساکن روستاهای دارای دهیاری بوده که بر اساس فرمول "کوکران" شامل 41 روستا و 206 سرپرست خانوار گردید؛ همچنین برای بررسی وضعیت حکمروایی مطلوب و توسعه پایدار روستایی در دهستانهای شهرستان بیرجند، از آزمون t یکنمونهای و در مرحله رتبهبندی دهستانها، از روش تصمیمگیری چندشاخصهی "تاپسیس" و "تحلیل خوشهای" استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشانمیدهد که منطقه مورد مطالعه، از لحاظ حکمروایی مطلوب و توسعه پایدار روستایی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته؛ از این نظر دهستانهای شهرستان بیرجند سطح متفاوتی نسبت به هم دارند.اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121مسائل فرهنگ عمومی با تأکید بر موضوع شهروندی و اخلاق اجتماعی شهروندان شهر سبزوار11915412616310.22034/fakh.2021.215681.1385FAحسین قدرتیدانشیار جامعه شناسی دانشگاه حکیم سبزواریشفیعه قدرتیاستادیار جمعیت شناسی دانشگاه حکیم سبزواریمهرداد زیدیدانش آموخته کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه حکیم سبزواریJournal Article20200113حقوق شهروندی، مجموعهای از قواعد حاکم بر روابط اشخاص و گروهها در جامعه شهری و اخلاق اجتماعی، میزان احترام و پایبندی این اصول در ارتباط آنها با یکدیگر است. هدف این پژوهش بررسی جامعهشناختیِ مسائل فرهنگ عمومی (با تأکید بر حوزه شهروندی و اخلاق اجتماعی شهروندان شهر سبزوار) است؛ مسائلی که جامعهشناسانی چون پارسونز، اینگلهارت بهعنوان بزرگترین کارشناسان این دانش تأکید زیادی بر شناخت و اولویتبندی آنها برای پیشگیری و حل معضلات داشتهاند. بدینمنظور سهنمونه (مجموعاً 280 نفر) شامل 70 نفر از مسؤولان و افراد تأثیرگذار فرهنگی به روش مصاحبه نیمهباز، 200 نفر از مردم اجتماع به روش تصادفی ساده و 10نفر از کارشناسان فرهنگی با روش ANP مورد مطالعه قرار گرفتند. پس روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روشهای ANP کیفی و روش کمی پرسشنامهای نیمهساختار یافته بوده و دادهها به روش تحلیلمحتوا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که از نظر مسؤولان و اثرگذاران فرهنگی، بیکاری با 01/41%، فرهنگ نامناسب رانندگی با 99/36% و اعتیاد با 51/31% مهمترین تهدیدهای فرهنگی حوزه عمومی (شهروندی و اخلاق اجتماعی) در شهر سبزوار هستند. از نظر مردم، کمتوجهی به حقوق عمومی توسط موتورسواران با 01/53% و اعتیاد با 08/27% مهمترین آسیبها محسوب میشوند. نقطه مشترک نظرات این دو دسته اعتیاد است که در حال حاضر یکی از سه معضل مهم و جدی مردم سبزوار میباشد. در نهایت با مقایسه دوبهدویی معضلات در قالب مدل ANP بهترتیب بیکاری با 31/0، اعتیاد 8/27، ضعف فرهنگ کار جمعی و گروهی 11/0 سه معضل مهم از نظر آن دو گروه محسوب میگردد. مهمترین عامل مؤثر بر بیکاری بهعنوان اولویت اول نیز، نبود برنامههای مناسب فرهنگی با ضریب تأثیر 089/0% است. پیشنهاد مردم و مسؤولان فرهنگی نیز با توجه به اولویتهای نخست معضلات اجتماعی به ترتیب، جذب صحیح سرمایه جهت کاهش بیکاری، برنامهریزیهای فرهنگی و نظارت بر اجرای صحیح آنها، تقویت روحیه همکاری و نیز معرفی الگوهای موفق اجتماعی و اقتصادی در شهر سبزوار است. یافتههای تحقیق با نظریات پارسونز بهعنوان نظریه اصلی و مورداستفاده در این پژوهش مطابقت دارد.اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان جنوبیمطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان2676-611615120201121تأثیرپذیری نظام فعلی گویش عربی شهرستان درمیان از گویش فارسی (بررسی موردی: فعل مرکب)15517812591510.22034/fakh.2021.250878.1425FAکلثوم قربانی جویباریاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی/ دانشگاه بیرجند0000-0002-1702-4388زینب صالحیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات عرب دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20201001گویش عربی شهرستان درمیان (رایج در روستاهای سراب، خلف، درهچرم، محمدیه (چشمهشاه سابق) و رود رباط) در استان خراسان جنوبی قرنهاست که مانند جزیرهای میان گویشهای فارسی این شهرستان به بقای خود ادامه داده و با اینحال بهدلیل مجاورت با گویشهای فارسی، بسیاری از ویژگیهای این زبان را نیز پذیرفته است. از تأثیرهای مهمی که گویشهای عربی این منطقه از زبان فارسی پذیرفته، ورود فعل مرکب به نظام فعلی عربی است. در مقاله حاضر که به روش توصیفیـتحلیلی صورت گرفته، دادههای میدانی از طریق مصاحبه با حدود 30 گویشور جمعآوری شده؛ سپس ساختار فعل مرکب در گویش عربی درمیان مورد واکاوی قرار گرفته است. آنگاه پس از بررسی دادهها اثبات شده که در گویش عربی درمیان فعلهایی هستند که ساختاری کاملاً یکسان با فعلهای مرکب فارسی دارند؛ یعنی مانند زبان فارسی از یک فعلیار (با مقوله واژگانی اسم یا صفت) و یک همکرد (با مقوله واژگانی فعل) ساخته شدهاند. فعلیارها در افعال مرکبِ عربی یا فارسی هستند یا ترجمه عربی اسمها و صفتهای فارسی. همکردهای افعال مرکب عربی همگی همان ترجمه همکردهای فارسی (مانند کردن، زدن، آوردن، آمدن، کشیدن و غیره) به گویش عربی درمیان هستند. افعال مرکبی که در گویش عربی درمیان با همکرد ساخته میشوند، به دو دسته تقسیم میگردند: فعلهای مرکبی که ساخت بسیط آنها هم استعمال میشود و فعلهای مرکبی که تنها بهصورت مرکب کاربرد دارند. اما تمام افعال مرکبی که در فارسی با همکرد به کار میروند، با ساختار فارسی خود در گویش عربی کاربرد ندارند؛ بلکه برخی موارد در گویش عربی درمیان، فعلی بسیط در مقابل فعل مرکب فارسی به کار میرود.