جغرافیا
محمد اسکندری ثانی؛ سحر سفالگر
چکیده
کیفیت مؤلفه های کالبدی سازنده فضای شهری و ارتباط آن با احساس امنیت، فراهم کننده موجبات سرزندگی در فضای شهری است. این مقاله با هدف شناسایی مؤلفههای کالبدی و تحلیل شدت تأثیر هر کدام بر کیفیت احساس امنیت در خیابان معلم و پاسداران شهر بیرجند انجام گرفته است. شاخصهای کالبدی فضای شهری مطلوب که در احساس امنیت شهروندان تأثیرگذار ...
بیشتر
کیفیت مؤلفه های کالبدی سازنده فضای شهری و ارتباط آن با احساس امنیت، فراهم کننده موجبات سرزندگی در فضای شهری است. این مقاله با هدف شناسایی مؤلفههای کالبدی و تحلیل شدت تأثیر هر کدام بر کیفیت احساس امنیت در خیابان معلم و پاسداران شهر بیرجند انجام گرفته است. شاخصهای کالبدی فضای شهری مطلوب که در احساس امنیت شهروندان تأثیرگذار هستند، با توجه به مدل مکان پایدار، شامل عملکردی (دسترسیها و اتصالات فضا، دسترسی به حمل و نقل عمومی، اختلاط کاربری، کیفیت شبکه معابر، ایمنی پیادهرو برای گروههای خاص، حیات شبانه و کیفیت ساختار ابنیه)، تجربیـزیباییشناختی (خوانایی، کیفیت و کمیت مبلمان شهری، نورپردازی مناسب فضا، آلودگی محیطی، مقیاس و محصوریت فضا، نفوذپذیری بصری، کیفیت رنگآمیزی فضا، وجود سلسلهمراتبی از فضاهای باز، رعایت سلسله مراتب بین فضاهای همگانی و فضاهای خاص، انتظام بصری در نمای ابنیه و مالکیت) و زیست محیطی (پوشش گیاهی، شنیدهشدن صدای کمک خواهی افراد) است. با شناخت محدوده مورد بررسی، شاخص های استخراجشده از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. تعداد 120 عدد پرسشنامه در اختیار کاربران فضا قرار گرفت و نتایج آن با استفاده از نرمافزار spss به روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شده است. یافته های حاصل نشان داد که شدت تأثیر شاخص های دسترسی به حمل و نقل عمومی، حیات شبانه، اختلاط کاربری، نورپردازی مناسب فضا، آلودگی محیطی و دسترسیها و اتصالات فضا در خیابان معلم و شاخصهای کیفیت شبکه معابر، کیفیت ساختار ابنیه، نفوذپذیری بصری، خوانایی و آلودگی محیطی در خیایان پاسداران از نظر کاربران فضا در احساس امنیت بیشتر از سایر موارد است. از جمله اقدامات مؤثر برای افزایش احساس امنیت و پویاسازی خیابان پاسداران، بهرهگیری از پتانسیل پارک وحدت و میدان قدس جهت استقرار فعالیتهای شبانه روزی در محدوده آنهاست.
مهدیه خراشادی زاده؛ مرتضی اسماعیل نژاد
چکیده
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه ی پایدار است. در این راستا هدف این مقاله، ...
بیشتر
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، بویژه در زمینه های اقتصادی، شرطی لازم برای توسعه ی پایدار است. در این راستا هدف این مقاله، بررسی نقش و میزان مشارکت زنان در الگوهای توسعه روستای خراشاد می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است که در روش توصیفی، داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و عملیات میدانی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. در روش تحلیلی، با توجه به فرضیه های پژوهش، از آزمون های آماری تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش زنان روستای خراشاد می باشد که 65 نفر از زنان با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. یافته های به دست آمده از این پژوهش حاکی از بالا بودن نقش و جایگاه زنان روستای خراشاد در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و ... است و نقش و مشارکت فعال و سازنده ای در گام های گوناگون توسعه روستای خراشاد دارند. زنان این روستا، در بیشتر فعالیت های روستایی (کشاورزی، دامداری، باغداری، صنایع دستی بویژه قالیبافی، توبافی (پارچه بافی سنتی) اشتغال داشته به طوری که تعاونی روستایی زنان خراشاد یکی از فعال ترین تعاونی های روستایی در سطح استان شناخته شده و باعث شده است که خراشاد به عنوان نخستین روستای هدف صنایع دستی کشور از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری معرفی شود. بیشتر زنان خراشاد، از نظر سطح تحصیلات در سطح متوسط به بالا قرار دارند که با توجه به سطح تحصیلاتشان، هیچ گونه تفاوتی در میزان مشارکت آنها در روستا دیده نمی شود و به دلیل فرهنگ حاکم بر این روستا، پذیرش مشارکت همه جانبه زنان روستا در فرایند توسعه روستا از طرف مردان قابل قبول است.
مسلم خسروی زارگز؛ سمیه حمیدی؛ علی جزندری
چکیده
از گذشته های دور، مسأله امنیت به عنوان یکی از دغدغه های جوامع بشری به شمار می آمده است تا جایی که حتی برخی از اندیشمندان حوزه مطالعات اجتماعی معتقدند یکی از دلایل چشم پوشی بشر از مقوله آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زندگی جمعی، مسأله امنیت اجتماعی بوده است. بر اساس رویکرد مکتب کپنهاک، امنیت اجتماعی مقوله ای ذهنی است. به عبارت دیگر، ...
بیشتر
از گذشته های دور، مسأله امنیت به عنوان یکی از دغدغه های جوامع بشری به شمار می آمده است تا جایی که حتی برخی از اندیشمندان حوزه مطالعات اجتماعی معتقدند یکی از دلایل چشم پوشی بشر از مقوله آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زندگی جمعی، مسأله امنیت اجتماعی بوده است. بر اساس رویکرد مکتب کپنهاک، امنیت اجتماعی مقوله ای ذهنی است. به عبارت دیگر، ذهنیت افراد حاضر در یک جامعه انسانی تعریف امنیت و نحوه تأمین آن را شکل می دهد. بنابراین در برقراری امنیت اجتماعی ذهنیت دو بازیگر مهم است، اول کسانی که از امنیت اجتماعی استفاده می کنند و دوم کسانی که در این امنیت نقش دارند. به نظر می رسد بتوان این مسأله را درباره امنیت مرزی هم قائل شد، یعنی ذهنیت مرزنشینان و مجریان تأمین امنیت می تواند در تعریف و تأمین امنیت اجتماعی مهم باشد. استان خراسان جنوبی به رغم همجواری با کشور افغانستان و استان سیستان و بلوچستان، بر اساس گزارش های سالیانه نیروی انتظامی، جزء امن ترین استان ها به ویژه در مسأله امنیت مرزی بوده است. نویسندگان این پژوهش در پاسخ به چرایی این مسأله، فرضیه خود را این گونه مطرح نموده اند که به نظر می رسد رابطه معناداری میان امنیت پایدار مرزی و ذهنیت عشایر مرزی و مجریان تأمین امنیت مرزی استان وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، ذهنیت این دو بازیگر درباره تعریف امنیت، نقاط ضعف امنیت و راه کارهای ارتقای امنیت اجتماعی دارای رابطه معناداری است. نوشتار حاضر با استفاده از رویکرد مکتب کپنهاک به روش پیمایشی (پرسشنامه)، از جامعه آماری عشایری مناطق مختلف مرزی استان خراسان جنوبی، حجم نمونه را انتخاب و مورد پرسش قرار داده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، نشان دهنده اثبات فرضیه پژوهش است، یعنی رابطه معناداری میان ذهنیت عشایر و مجریان تأمین امنیت استان در مسأله امنیت اجتماعی وجود دارد.
جواد میکانیکی؛ ام البنین جابری
چکیده
شرکت های تعاونی افراد را هم برای همکاری های متقابل و ایجاد همبستگی، یعنی جنبه های اجتماعی و هم برای رفتارهای یاری گرایانه و باصرفه، یعنی جنبه های اقتصادی تربیت می کنند. هدف اجتماعی نظام تعاون، تربیت افراد برای زندگی بهتر با مناسبات اجتماعی معقول و شرافت مندانه است و فعالیت های آن به مردم ایمان، اعتماد به نفس و قاطعیت و استقامت می دهد. ...
بیشتر
شرکت های تعاونی افراد را هم برای همکاری های متقابل و ایجاد همبستگی، یعنی جنبه های اجتماعی و هم برای رفتارهای یاری گرایانه و باصرفه، یعنی جنبه های اقتصادی تربیت می کنند. هدف اجتماعی نظام تعاون، تربیت افراد برای زندگی بهتر با مناسبات اجتماعی معقول و شرافت مندانه است و فعالیت های آن به مردم ایمان، اعتماد به نفس و قاطعیت و استقامت می دهد. در پژوهش حاضر، به بررسی اثرات تعاونی های تولید کشاورزی بر وضعیت اجتماعی خانوارهای عضو شهرستان خوسف پرداخته شده است. این تحقیق، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد که به منظور نیل به اهداف آن، از راه های موجود در دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 1286 نفر اعضاء شرکت های تعاونی تولید در شهرستان خوسف می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری احتمالی و از نوع طبقه ای و در هر طبقه به صورت تصادفی به تعیین حجم نمونه پرداخته شده است. حجم نمونه به دست آمده بر اساس فرمول کوکران 295 نفر از اعضاء شرکت های تعاونی تولید این شهرستان می باشد که در تحقیق حاضر 273 پرسشنامه برگشت داده شد. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزار آماری 16 SPSS مورد تجزیه و تحلیل و استنتاج نهایی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که شرکت های تعاونی در بهبود شرایط اجتماعی مؤثر نبوده اند. همچنین مؤلفه افزایش تعاملات اجتماعی با میانگین رتبه ای 31/2 بیشترین نقش را در میان عوامل اجتماعی داشته است.
مفید شاطری؛ محمد حجی پور؛ بهناز نجاتی؛ عالیه دزگی
چکیده
اقتصاد روستاهای ایران در پیوند عمیق با بخش کشاورزی قرار دارد. در راستای ارتقاء بهره وری و بازده تولید، اصلاح نظام های بهره برداری سنتی و ترویج تعاونی های تولید، یکی از عمده راهبردهایی بوده که تاکنون در کشور و از جمله استان خراسان جنوبی به کار بسته شده است. در تحقیق حاضر تلاش شده تا به بررسی و واکاوی اثرات اقتصادی تعاونی های تولید کشاورزی ...
بیشتر
اقتصاد روستاهای ایران در پیوند عمیق با بخش کشاورزی قرار دارد. در راستای ارتقاء بهره وری و بازده تولید، اصلاح نظام های بهره برداری سنتی و ترویج تعاونی های تولید، یکی از عمده راهبردهایی بوده که تاکنون در کشور و از جمله استان خراسان جنوبی به کار بسته شده است. در تحقیق حاضر تلاش شده تا به بررسی و واکاوی اثرات اقتصادی تعاونی های تولید کشاورزی بر مناطق روستایی شهرستان بیرجند پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه مشتمل بر اعضاء پنج تعاونی تولید کشاورزی در شهرستان بیرجند بوده که از میان آن ها تعداد 296 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای جهت پرسش گری تعیین و انتخاب گردید. نتایج نشان داد که در بخش تولید به همراه گسترش سطح زیرکشت محصولاتی نظیر گندم، جو، ذرت و یونجه، هزینه ها نیز کاهش داشته است. به علاوه شاخص هایی هم چون درآمد، پس انداز، اشتغال و رفاه خانوارهای عضو تعاونی تولید کشاورزی نسبت به گذشته افزایش یافته است.
بهناز نجاتی؛ محمد حجی پور؛ جواد میکانیکی؛ محمد طاهر مسینایی نژاد؛ محمد ابراهیم ابراهیمی
چکیده
یکی از راهبردهای توسعهساز در متن جامعه عشایری، اسکان است. کانون آواز در شهرستان درمیان به عنوان یکی از کانونهایی است که بخشی از عشایر خراسان جنوبی در ابتدا به طور خودجوش در آن اسکان یافتهاند. در این مقاله سعی شده است تا به بررسی تحولات اقتصادی – اجتماعی جامعه عشایری پس از اسکان اشاره شود و در آن، با رویکردی توصیفی – تحلیلی ...
بیشتر
یکی از راهبردهای توسعهساز در متن جامعه عشایری، اسکان است. کانون آواز در شهرستان درمیان به عنوان یکی از کانونهایی است که بخشی از عشایر خراسان جنوبی در ابتدا به طور خودجوش در آن اسکان یافتهاند. در این مقاله سعی شده است تا به بررسی تحولات اقتصادی – اجتماعی جامعه عشایری پس از اسکان اشاره شود و در آن، با رویکردی توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر دو روش اسنادی و پیمایشی به مطالعه عشایر اسکان یافته پرداخته شد. جامعه مورد مطالعه مشتمل بر 150 خانوار عشایری ساکن در کانون آواز بوده که از میان آنان تعداد 85 خانوار با کمک فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین و از روش نمونهگیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. ضریب پایایی پرسشنامه مورد استفاده به کمک روش تصنیف 86/0 به دست آمد. یافتهها نشان داد علیرغم بهبود در شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی، در بعد اقتصادی دسترسی به غذا، دارای بیشترین تحولات مثبت بوده است اما پارامترهایی همچون درآمد و پسانداز رشد قابل ملاحظهای نداشته است. در بعد اجتماعی نیز شاخص باسوادی جامعه ارتقاء یافته اما به لحاظ کیفیت و کاربردی نمودن آن، تحول چشمگیری نمیتوان یافت. بهعلاوه اسکان در بعد جریان فضایی جمعیت به سکویی برای مهاجرت جوانان به کانونهای شهری تبدیل شده است.