حسین شیرمحمدی باباشیخعلی؛ مرضیه شریفی؛ مصطفی پیرمرادیان
چکیده
اندیشمندان علوم اجتماعی سه معیشت عشیره ای، روستایی و شهری را از هم متمایز کرده و به تحقیق در خصوص خلقیات اختصاصی هر سه، دست زده اند. به بیان دیگر، هر انسانی با توجه به نیازهایی که در شیوه ی معیشتی او ایجاب می کند، به چاره جویی برخواسته و به رفع نیازهای خود می کوشد و نیاز به علم از این قاعده پیروی می کند و محققین برآنند که شیوه ی ...
بیشتر
اندیشمندان علوم اجتماعی سه معیشت عشیره ای، روستایی و شهری را از هم متمایز کرده و به تحقیق در خصوص خلقیات اختصاصی هر سه، دست زده اند. به بیان دیگر، هر انسانی با توجه به نیازهایی که در شیوه ی معیشتی او ایجاب می کند، به چاره جویی برخواسته و به رفع نیازهای خود می کوشد و نیاز به علم از این قاعده پیروی می کند و محققین برآنند که شیوه ی تولید شهری، زمینه ی مساعدتری برای بروز علم و ظهور علما می باشد. در ابتدای دوره ی عباسی ما با ظهور یک نهضت علمی مواجه هستیم و این البته با ظهور شهرهای بزرگ و معمور مقارن بود. در این مقاله برآنیم که این نظریه را به بوته ی آزمایش قرار دهیم که عامل معیشت می تواند به عنوان یک علت ناقصه ی بسیار قوی در ترفیع یا زوال علم مطرح شود و این روش به عنوان یک روش نظری برای مطالعه ی تاریخ علم در دوره های مختلف تاریخ ایران اسلامی مورد توجه قرار گیرد. در واقع، این مقاله به دنبال یافتن جواب یکی از سؤالات مهم در تاریخ علم است که آیا رونق و رکود علم در دوره های مختلف تاریخی می تواند معلول شیوه ی معیشتی جامعه و نیازهای متناسب با آن روش معیشتی باشد؟ از طرفی، باید گفت شیوه ی معیشتی چه تأثیری در رشد علم در خراسان داشته است؟ این مقاله بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه ی منابع کتابخانه ای (روش تحقیق) به این نکته بپردازد که پس از استقرار خلافت اموی، بنا به دلایلی شهرهای خراسان رشد کرد و این باعث ثروتمند شدن خراسان شد. این انباشت ثروت در دوره های مختلف، موجبات تحرک علما را فراهم کرد. در واقع، شیوه ی معیشتی مردم و نیز جابه جایی سرمایه، تأثیری شگرف در رشد علم و نیز جابه جایی و مهاجرت علما از کانون های تمدنی داشته است.
مهدی یوسف نیا؛ علی اصغر مهاجرانی؛ منصور حقیقتیان
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1394، ، صفحه 143-165
چکیده
تحت تأثیر شهرنشینی، عوامل فرهنگی و اجتماعی گوناگونی سبک زندگی افراد را دچار تغییر و دگرگونی می کنند. سبک زندگی در نحوه گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن (آرایش و اصلاح سر و صورت و بهداشت فردی)، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل افراد، جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای ...
بیشتر
تحت تأثیر شهرنشینی، عوامل فرهنگی و اجتماعی گوناگونی سبک زندگی افراد را دچار تغییر و دگرگونی می کنند. سبک زندگی در نحوه گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن (آرایش و اصلاح سر و صورت و بهداشت فردی)، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل افراد، جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستان های خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام و مبانی نظری آن نیز بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین اکثر شاخص های عوامل فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر رابطه معناداری وجود دارد. با بررسی ضریب بتا (Beta) مربوط به این عوامل مشخص می شود که عوامل اجتماعی با بتای 266/0 بیشترین میزان تأثیر را بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر داشته است و عوامل فرهنگی با مقدار 193/0 در رتبه دوم قرار دارد. در مجموع، بیشتر تغییرات شاخص های سبک زندگی در شهرهای نشتیفان و سلامی، متأثر از عوامل فرهنگی و در شهر جنگل، ناشی از عوامل اجتماعی بوده اند.