کلثوم قربانی جویباری؛ زینب صالحی
چکیده
گویش عربی شهرستان درمیان (رایج در روستاهای سراب، خلف، درهچرم، محمدیه (چشمهشاه سابق) و رود رباط) در استان خراسان جنوبی قرنهاست که مانند جزیرهای میان گویشهای فارسی این شهرستان به بقای خود ادامه داده و با اینحال بهدلیل مجاورت با گویشهای فارسی، بسیاری از ویژگیهای این زبان را نیز پذیرفته است. از تأثیرهای مهمی که گویشهای ...
بیشتر
گویش عربی شهرستان درمیان (رایج در روستاهای سراب، خلف، درهچرم، محمدیه (چشمهشاه سابق) و رود رباط) در استان خراسان جنوبی قرنهاست که مانند جزیرهای میان گویشهای فارسی این شهرستان به بقای خود ادامه داده و با اینحال بهدلیل مجاورت با گویشهای فارسی، بسیاری از ویژگیهای این زبان را نیز پذیرفته است. از تأثیرهای مهمی که گویشهای عربی این منطقه از زبان فارسی پذیرفته، ورود فعل مرکب به نظام فعلی عربی است. در مقاله حاضر که به روش توصیفیـتحلیلی صورت گرفته، دادههای میدانی از طریق مصاحبه با حدود 30 گویشور جمعآوری شده؛ سپس ساختار فعل مرکب در گویش عربی درمیان مورد واکاوی قرار گرفته است. آنگاه پس از بررسی دادهها اثبات شده که در گویش عربی درمیان فعلهایی هستند که ساختاری کاملاً یکسان با فعلهای مرکب فارسی دارند؛ یعنی مانند زبان فارسی از یک فعلیار (با مقوله واژگانی اسم یا صفت) و یک همکرد (با مقوله واژگانی فعل) ساخته شدهاند. فعلیارها در افعال مرکبِ عربی یا فارسی هستند یا ترجمه عربی اسمها و صفتهای فارسی. همکردهای افعال مرکب عربی همگی همان ترجمه همکردهای فارسی (مانند کردن، زدن، آوردن، آمدن، کشیدن و غیره) به گویش عربی درمیان هستند. افعال مرکبی که در گویش عربی درمیان با همکرد ساخته میشوند، به دو دسته تقسیم میگردند: فعلهای مرکبی که ساخت بسیط آنها هم استعمال میشود و فعلهای مرکبی که تنها بهصورت مرکب کاربرد دارند. اما تمام افعال مرکبی که در فارسی با همکرد به کار میروند، با ساختار فارسی خود در گویش عربی کاربرد ندارند؛ بلکه برخی موارد در گویش عربی درمیان، فعلی بسیط در مقابل فعل مرکب فارسی به کار میرود.
حامد نوروزی؛ کلثوم قربانی جویباری
چکیده
بررسی گویشهای خراسان جنوبی نشان میدهد که از یکسو عناصری از فارسی میانه در آنها یافت میشود و از سوی دیگر، میتوان عناصری از زبانهای شرقی را یافت که از دیرباز وارد این گویشها شدهاند و بعضاً در فارسی رسمی نیز رایج اند. یکی از راههای بررسی عناصر اصلی و قرضی در گویشها پیگیری تاریخی پسوندهاست؛ زیرا پسوندها جزء عناصری ...
بیشتر
بررسی گویشهای خراسان جنوبی نشان میدهد که از یکسو عناصری از فارسی میانه در آنها یافت میشود و از سوی دیگر، میتوان عناصری از زبانهای شرقی را یافت که از دیرباز وارد این گویشها شدهاند و بعضاً در فارسی رسمی نیز رایج اند. یکی از راههای بررسی عناصر اصلی و قرضی در گویشها پیگیری تاریخی پسوندهاست؛ زیرا پسوندها جزء عناصری هستند که به سختی در زبان پذیرفته میشوند. یکی از مهمترین پسوندهای ایرانی، پسوند "ـ ـاک" است که در لغاتی مانند "پیچاک"، "بُرّاک" و "پَرّاک" در گویش قدیم بیرجند رایج بوده است. این پسوند در گویش بیرجند دو ریشه ی مختلف داشته است. در لغاتی مانند "پیچاک" به معنی پیچش شکم، پسوند "ـ ـاک" بازمانده از پسوند مصدری -āk سغدی است. این پسوند در لغات "خوراک" و "پوشاک" و "سوزاک" هنوز در فارسی رسمی رایج است. "ـ ـاک" مصدری، امروزه در گویش بیرجندی جای خود را به "ـ ـِش" داده است و مانند دیگر اسم مصدرهای زبان فارسی با آن رفتار شده است. در نتیجه این لغت به صورت "پیچش/ پچش" (pečeš) در آمده است. اما از سوی دیگر، پسوند "ـ ـاک" فاعلی نیز از قدیم در گویش بیرجند در لغاتی مانند "پراک" رایج بوده است. پسوند "ـ ـاک" فاعلی بازمانده از -āk فارسی میانه و -āg پارتی است. این پسوند امروزه نیز به همین صورت در گویش بیرجند رایج است. اما در فارسی معیار و اغلب گویشهای دیگر ایرانی این پسوند با حذف "ک" انتهایی به صورت "ـ ـا" در آمده است.