برنامه ریزی روستایی
محمد حجی پور
چکیده
پیش از انقلاب، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی با هدف تغییر در ساختارهای بخش کشاورزی انجام شد که در آن زمان به سبب مسائلی همچون عدم توجه به مشارکت و رضایت جامعه روستایی، ناموفق ماند. طی دو دهه اخیر، بازگرایشی به احیا و ایجاد شیوه بهرهبرداری سهامی زراعی در اقصی نقاط کشور میتوان شاهد بود که نمونه آن، ایجاد شرکت سهامی زراعی در دشت ...
بیشتر
پیش از انقلاب، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی با هدف تغییر در ساختارهای بخش کشاورزی انجام شد که در آن زمان به سبب مسائلی همچون عدم توجه به مشارکت و رضایت جامعه روستایی، ناموفق ماند. طی دو دهه اخیر، بازگرایشی به احیا و ایجاد شیوه بهرهبرداری سهامی زراعی در اقصی نقاط کشور میتوان شاهد بود که نمونه آن، ایجاد شرکت سهامی زراعی در دشت سهلآباد شهرستان نهبندان بوده است. مطالعه این شرکت سهامی زراعی جدید در نهبندان، حاکی از افتوخیز شدید آن در فضای روستایی ناحیه است که در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی علل گرایش روستاییان به نظام سهامی زراعی در سال 1384، به تحلیل دلایل مقابله و تعارض مردم با این نظام زراعی در سال 1399 پرداخته شود تا تبیینی از علل رکود آن برای کاربرد در سایر نواحی کشور به دست آید. این تحقیق بر مبنای هدف کاربردی است. به منظور گردآوری دادهها از روش آمیخته (ترکیبی از روشهای کمّی و کیفی) استفاده شده است. بررسیها نشان داد روستاییان دشت سهلآباد، با انگیزه کسب منافع اقتصادی بیشتر از منابع آب و خاک در اختیار، با میزان مشارکت بالا، اقدام به پذیرش نظام سهامی زراعی نمودهاند؛ با گذشت بیش از یک دهه از عمر شرکت سهامی زراعی در دشت سهلآباد، نهتنها توفیقی در اهداف حاصل نشده، بلکه دغدغههای جدیدی نیز در فضای روستایی پدیدار شده که بنا به چهار دلیل؛ پایینبودن سطح بازدهی اقتصادی شرکت، عملکرد غیراصولی هیئتمدیره شرکت، تشدید عناصر برونفضایی تأثیرگذار بر عملکرد اقتصادی شرکت و حیات اقتصادی سهامداران و عدم پشتیبانی مناسب دستگاههای متولی از شرکت سهامی زراعی و سهامداران بوده است. در کل میتوان گفت تغییر نظام خردهمالکی به سهامی زراعی، به دلایل یادشده، نهتنها حرکتی رو به سوی توسعه نبود؛ بلکه فضایی ضد توسعه روستایی در دشت سهلآباد بهوجود آورده است.
محمد حجی پور؛ جواد کریمی پور؛ گلسار حجی پور؛ فاطمه نعمتی
چکیده
چکیدهوقف بهعنوان یک نهاد ملی- مذهبی با نیت خیرخواهانه، در صورت برنامهریزی و مدیریت عقلایی میتواند سرمایهای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. در حقیقت، موقوفات عمدتاً کالاهای سرمایهای اعم از پول، زمین و مستغلات است که در محاسبات انباشت سرمایه هر فضای جغرافیایی، میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. بر پایهی ...
بیشتر
چکیدهوقف بهعنوان یک نهاد ملی- مذهبی با نیت خیرخواهانه، در صورت برنامهریزی و مدیریت عقلایی میتواند سرمایهای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. در حقیقت، موقوفات عمدتاً کالاهای سرمایهای اعم از پول، زمین و مستغلات است که در محاسبات انباشت سرمایه هر فضای جغرافیایی، میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. بر پایهی این رویکرد، در مقاله پیشرو تلاش گردیده تا به واکاوی توزیع جغرافیایی موقوفات استان در شهرستانهای منتخب پرداخته شود. این تحقیق با مطالعهی اسنادی انجام شده است. به منظور بازنمایی توزیع فضایی سرمایههای وقفی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. در نهایت، از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که نابرابری در توزیع و انباشت سرمایه وقف میان نواحی استان، وجود دارد. همچنین مدل تراکم و انباشت سرمایه وقفی در فضای جغرافیایی استان حاکی از الگوی قطبی است. بهعبارتی، میتوان قطب برخورداری از کالاهای سرمایهای وقفی را در مرکز استان با اختلاف زیاد مشاهده نمود. از اینرو، میتوان انتظار داشت که اثربخشی وقف در اقتصاد فضا و رفاه انسانی، دارای تفاوت معناداری بین مناطق باشد.