میلاد پوررجبی؛ مجید فولادیان
چکیده
گسترش گردشگری در مناطق مختلف سبب شده گردشگری بهمنزله بزرگترین صـنعت جهـان معرفـی شود. فضای مناسب گردشگری منجر به رشد اقتصاد منطقه و ناحیه میشود و بازتولید آن بر سازوکارهای فرهنگـی و رفتارهای مردم در منطقه تأثیرگـذار اسـت. روش تحقیق این پژوهش پدیدارشناسی است. برای جمعآوری دادهها نمونهگیری از 37 مشارکتکننده که بین سنین ...
بیشتر
گسترش گردشگری در مناطق مختلف سبب شده گردشگری بهمنزله بزرگترین صـنعت جهـان معرفـی شود. فضای مناسب گردشگری منجر به رشد اقتصاد منطقه و ناحیه میشود و بازتولید آن بر سازوکارهای فرهنگـی و رفتارهای مردم در منطقه تأثیرگـذار اسـت. روش تحقیق این پژوهش پدیدارشناسی است. برای جمعآوری دادهها نمونهگیری از 37 مشارکتکننده که بین سنین 19 تا 65 سال بودند، مصاحبه نیمهساختاریافته گرفته شده است و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافتهها در زمینه بسترهای معنایی شامل 30 گزاره مرتبط با نگرش زائران را نشان میدهد که به پنج زیرمضمون معنایی تقلیل یافتند و در سه حوزه طبقهبندی شدند. این سه حوزه عبارتند از نگرش فردی (سامانهی بودن نگرش)، خانواده (چرخشی بودن عوامل شکلدهنده به نگرش) و جامعه (روابط ساختاری میان بسترهای معنایی که نگرش را تداوم میبخشند). توجه به نگرش زائران و نسبت آن با گردشگری منطقه، نقش کلیدی در برنامهریزی و سیاستگذاریهای فرهنگی- اجتماعی دارد که در این زمینه باید به روابط ساختاری، چرخشی و چند علتی توجه شود.
میلاد پوررجبی؛ علی اکبر مجدی
چکیده
حاشیهنشینی که ازجمله عوامل به وجود آورنده شرایط قانونگریزی و برهم زننده امنیت کلانشهرها است، زاییده برنامهریزیهای نامناسب اقتصادی و اجتماعی است. هدف این مقاله، ارزیابی میزان قانونگریزی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در نواحی حاشیه نشین و حومه شهرستان مشهد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن کلیه افراد حومه ...
بیشتر
حاشیهنشینی که ازجمله عوامل به وجود آورنده شرایط قانونگریزی و برهم زننده امنیت کلانشهرها است، زاییده برنامهریزیهای نامناسب اقتصادی و اجتماعی است. هدف این مقاله، ارزیابی میزان قانونگریزی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در نواحی حاشیه نشین و حومه شهرستان مشهد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن کلیه افراد حومه شهر مشهد هستند. از این میان 5 منطقه و 383 سرپرست خانوار حاشیه نشین بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها به روشهای آماری در نرمافزار SPSS پردازش و تحلیل شد. نتایج بیانگر میزان قابل ملاحظه قانونگریزی با درجه میانگین 9/2 است. همچنین رابطه همبستگی عوامل مذهبی (بهجز پایبندی به مناسک مذهبی)، احساس برابری (به استثنای رعایت حقوق قومیتها، برتری قانون بر رابطه و شایستهسالاری)، احساس کارآمدی و احساس بیگانگی (غیر از احساس بیمعنایی) با میزان قانونگریزی از لحاظ آماری معنادار است. نتایج حاکی از ضعف قابل ملاحظه در بنیانهای آگاهی و دانش، بنیانهای اقتصادی و تولیدی و نیز سازوکارهای نهادی در تخصیص و توزیع سرمایهها و امکانات است که رویهمرفته در چارچوب نظامی غیرسنتی مبتنی بر تجربه و اتفاقهای روزمره زندگی و گرایش منفعت طلبانه فردی، منجر به گرایشهای قانونگریزانه در این مناطق شده است.