علوم تربیتی
لیلا طالب زاده شوشتری؛ سمیه مزگی نژاد
چکیده
نشاط اجتماعی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در زندگی انسانهاست که نتایج مثبتی هم برای فرد و هم برای جامعه به دنبال دارد. هدف این مطالعه، بررسی نشاط اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهروندان شهر بیرجند است. به روش زمینهیابی، 400 نفر از شهروندان بالای 15 سال شهر بیرجند به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری ...
بیشتر
نشاط اجتماعی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در زندگی انسانهاست که نتایج مثبتی هم برای فرد و هم برای جامعه به دنبال دارد. هدف این مطالعه، بررسی نشاط اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهروندان شهر بیرجند است. به روش زمینهیابی، 400 نفر از شهروندان بالای 15 سال شهر بیرجند به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد نشاط اجتماعی زارع و امینپور (1390) و پرسشنامه محققساخته عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS18 و آزمونهای آماری t تکمتغیره، همبستگی پیرسون، رگرسیون تکمتغیره، رگرسیون چندگانه همزمان و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد وضعیت نشاط اجتماعی در کل و مؤلفههای آن در افراد مورد مطالعه، در حد مطلوبی است. بین احساس امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، پایبندی به اعتقادات دینی، امید به آینده، احساس عدالت اجتماعی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی با نشاط اجتماعی، در کل رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p). از عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی، مؤلفههای رضایت از زندگی، سلامت اجتماعی، شبکه خویشاوندی، پایبندی به اعتقادات دینی و امید به آینده، به ترتیب با ضرایب بتا 34/0، 25/0، 24/0، 20/0 و 10/0، بیشترین سهم را در پیشبینی نشاط اجتماعی داشتند. بر مبنای نتایج پژوهش، میتوان گفت که برای داشتن جامعه بانشاط و سالم، بایستی شرایطی فراهم گردد که ایجاد آن بر عهده فرد، خانواده و جامعه است. با توجه به نتایج مطالعه حاضر و وضعیت نشاط اجتماعی در شهر بیرجند که در حد متوسطی قرار دارد، پیشنهاد میشود زندگی سلامتمحور، در دو بُعدِ سلامت جسمی و روحی، از طرق مختلف؛ مانند بهرهگیری از تبلیغات و تواناییهای صدا و سیما، برگزاری و اطلاعرسانی مناسب جهت ورزشهای همگانی و ایجاد برنامههای سالم و شاد متناسب با توان اقتصادی تمام طبقات اقتصادی جامعه برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، ترویج شود.
سمیه مزگی نژاد؛ هادی پورشافعی؛ زهرا بوشادی
چکیده
یکی از الزامات سازمانهای نوین، بهرهوری نیروی انسانی است که این مهم میتواند در پرتو مدیریت استعداد و چابکی سازمانی توسعه یابد. با درک این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد و بهرهوری نیروی انسانی، با توجه به میانجیگری چابکی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش خراسان جنوبی انجام شده است. پژوهش حاضر که به روش پیمایشی ...
بیشتر
یکی از الزامات سازمانهای نوین، بهرهوری نیروی انسانی است که این مهم میتواند در پرتو مدیریت استعداد و چابکی سازمانی توسعه یابد. با درک این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد و بهرهوری نیروی انسانی، با توجه به میانجیگری چابکی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش خراسان جنوبی انجام شده است. پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده، از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش خراسان جنوبی شامل 260 نفر بود که بر اساس جدول مورگان، 150 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامههای بهرهوری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ و مدیریت استعداد احمدی و همکاران بود. روایی این پرسشنامهها با استفاده از نظر اساتید تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامهها به ترتیب 96/0، 96/0 و 97/0 بهدست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماریSPSS24 و Lisrel8.8 و آزمونهای آماری رگرسیون چندمتغیره همزمان و مدلیابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر مدیریت استعداد هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق متغیر چابکی سازمانی پیشبینی کننده بهرهوری نیروی انسانی میباشد. آزمون z سوبل، یعنی آزمون اندازه نسبی مسیر غیرمستقیم در مقابل مستقیم الگوی مدیریت استعداد و بهرهوری نیروی انسانی 05/2 =z و 04/0=p معنادار شد که حاکی از میانجیگری چابکی سازمانی است.